موسیقی به عنوان یک وسیله ارتباطی میتواند به عنوان عاملی برای بیان عواطف، نگرشها و احساسات عمل کند. و امروزه موسیقی درمانی رواج بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده است. یکی از ویژگیهای بارز ارتباطی موسیقی، وجود جنبههای غیرکلامی آن است. این هنر میتواند طیف گستردهای از عواطف انسانی را بازتاب دهد و به دلیل بینالمللی بودن و عدم تعلق به گروه خاص، قابلیت تجاوز از مرزهای فرهنگی و زبانی را داشته باشد و تجربه مشترکی را برای تعامل انسانی ایجاد کند.
موسیقی واقعیتی را میتوان به عنوان یک سازمانیافته در نظر گرفت. این یک رویداد واقعی است که در زمان اتفاق میافتد و توجه لحظه به لحظه فرد را جلب میکند. در جاهایی که کلمات به تنهایی کافی نیستند، موسیقی میتواند در ایجاد ارتباط کمک کند. به دلیل ساختار واقعی موسیقی، پدیدههایی شکل میگیرد که قابل شنیدن و احساس شدن هستند.
رشته موسیقی درمانی در واقع یک حوزه از علوم درمانی است که در آن، موسیقی به عنوان یک ابزار درمانی در کنار فعالیتهای گوناگون مورد استفاده قرار میگیرد. این رویکرد از گذشته مورد استفاده بوده و در دهههای اخیر به صورت علمی تأکید شده است. تحقیقات زیادی درباره تأثیرات این شیوه درمانی انجام شده و همچنان در حال انجام است.
همچنین، موسیقی درمانی به عنوان یکی از تکمیلکنندههای مشاوره فردی مورد استفاده قرار میگیرد؛ یعنی درمان بدون نیاز به داروهای شیمیایی. امروزه، موسیقی درمانی جایگاه خود را در زمینه طب تکمیلی پیدا کرده است، زیرا استفاده از موسیقی میتواند بهبود آرامش، تقویت عملکرد ذهنی و کاهش تأثیرات ذهنی ناشی از استرس را فراهم آورد. موسیقی انسانها را در برقراری ارتباط، اتحاد و هماهنگی توانمند میسازد.
موسیقی درمانی چیست؟
موسیقی درمانی به عنوان یک روش کاربرد بالینی موسیقی برای دستیابی به اهداف فردی از جمله کاهش استرس، بهبود خلق و خو، و بیان وجود شخصی اشاره دارد. این رویکرد مبتنی بر شواهد به خوبی در حوزه پزشکی مدرن جای گرفته است و معمولاً به عنوان یک تکنیک درمانی موثر شناخته میشود. موسیقی درمانی از انجام فعالیتهای متنوعی برای ارتقاء سلامت روحی و جسمی استفاده میکند، از جمله:
- گوش دادن به موسیقی
- آواز خواندن
- نواختن ساز
- آهنگسازی
- رقصیدن
- بحث درباره موسیقی
یکی از ویژگیهای مثبت موسیقی درمانی این است که برای انجام این فعالیتها نیازی به داشتن مهارت یا استعداد خاص در زمینه موسیقی نیست.
تاریخچه موسیقی درمانی به سال ۱۹۴۵ میلادی باز میگردد، زمانی که وزارت جنگ ایالات متحده آمریکا این روش را برای کمک به بهبود وضعیت نظامیان مجروح در بیمارستانهای ارتش آمریکا به کار گرفت. موسیقی درمانی در این زمان به عنوان یک ابزار حیاتی در فرآیند درمان حرفهای، آموزش و سرگرمی برای بهبود جسمی و روحی افراد خدمت میکرد.
انواع موسیقی درمانی چیست؟
میتوان موسیقی درمانی را به عنوان یک فرآیند پویا تعریف نمود که شرکتکنندگان در آن به خود جا داده و در آهنگسازی مشارکت دارند یا آن را به عنوان یک فرآیند غیرپویا در نظر گرفت که گوش دادن به موسیقی یا هر نوع واکنش دیگری نسبت به آن شامل شود. درمانگران مختلف ممکن است از رویکرد ترکیبی استفاده نمایند که تعاملات فعال و غیرفعال شرکتکنندگان با موسیقی را در بر میگیرد.
تعدادی از روشهای متداول در موسیقی درمانی شامل موارد زیر میشود:
موسیقی درمانی تحلیلی:
این رویکرد شما را تشویق میکند تا از طریق آواز خواندن یا نواختن یک ساز، یک دیالوگ ساده و فی البداهه را ایجاد کنید. این فعالیت به شما کمک میکند تا افکار ناخودآگاه خود را بیان کنید. همچنین، اگر تمایل داشتید، میتوانید بعداً در مورد این تجربه با درمانگر خود گفتوگو کنید. این رویکرد به عنوان یک ابزار موثر برای کشف و درک عمیقتر احساسات و افکار ذهنی خود شناخته میشود.
موسیقی درمانی بِنِنزون (Benenzon):
این روش منحصر به فردی است که اصول روانکاوی را با فرآیند آهنگسازی ترکیب میکند و هدف آن یافتن “هویت صدای موسیقایی” شماست. این روش به دنبال توصیف صدای بیرونی شما به گونهای است که با وضعیت درونی شما بهینه هماهنگ باشد.
موسیقی درمانی شناختی رفتاری (CBMT):
در این روش، درمان شناختی رفتاری (CBT) با موسیقی ترکیب میشود تا از موسیقی برای تقویت یا اصلاح برخی از رفتارها استفاده شود. این روش دارای ساختاری منظم است که شامل گوش دادن به موسیقی، رقصیدن، آواز خواندن یا نواختن یک ساز میشود.
بیشتر بخوانید: رقص درمانی در روانشناسی
موسیقی درمانی اجتماعی:
در این روش، موسیقی به عنوان یک ابزار برای ایجاد تغییرات اجتماعی آسان معرفی میشود. این رویکرد به صورت تیمی (در یک محیط گروهی) ارائه میشود و نیاز به مشارکت فعال هر عضو دارد.
موسیقی درمانی به روش نوردوف-رابینز (Nordoff-Robbins):
موسیقی درمانی به روش نوردوف-رابینز (Nordoff-Robbins): این روش به عنوان موسیقی درمانی خلاق و آزاد شناخته میشود که شرکتکننده توسط نواختن یک ساز (معمولاً سِنج یا طَبل) و همراهی درمانگر با استفاده از سازی دیگر صورت میگیرد. این فرآیند به عنوان بداههنوازی (یا روش آزاد) شناخته میشود و به عنوان یک ابزار برای بیان احساسات فرد مورد استفاده قرار میگیرد.
روش بانی (Bonny) در تصویرسازی و موسیقی هدایت شده (GIM):
در رویکرد حیطه تخیلی موسیقی، از آثار موسیقی کلاسیک برای ترغیب تخیل و خلاقیت بهره میبریم. در این روش، هنگامی که به موسیقی گوش میدهید، احساسات شما، حواس پنجگانه، خاطرات، و تصورات خود را جریان میدهید.
این ارتباط نزدیک با موسیقی کلاسیک، فرصتی فراهم میکند تا عمیقترین لحظات احساسی و تجربیات شما را باز کرده و از طریق ملودیها و نتهای هنرمندان بزرگ، به تفکرات خود جهت بخشیدن و عمیقاً با دنیای داخلی خود ارتباط برقرار کنید.
روان درمانی صوتی:
در این روش جذاب، برای ایجاد اتصال عمیق با احساسات و تکانههای حسی خود، از تمرینات صوتی چندگانه، صداهای طبیعی و تکنیکهای دم و بازدمی بهره میبرید. این تجربه متفاوت، به شما این امکان را میدهد که از طریق موارد صوتی گوناگون، به تعامل با عمق احساسات خود بپردازید و ارتباط مستقیمی با وجود درونی خود برقرار کنید.
این روش نه تنها به تسلط بر تکنیکهای تنفس و صدای خود کمک میکند، بلکه از طریق آن، احساسات شما به شکلی عمیقتر و بهتر مورد شناخت قرار میگیرند.
رویکردها در موسیقیدرمانی
متخصصان موسیقیدرمانی با شناسایی اهداف خاص هر مراجعهکننده به رویکردهای مختلفی متکی میشوند. به عنوان مثال، اگر کسی با افسردگی دست و پنجه نرم میکند، امکان دارد تاکید کند که موسیقی به عنوان یک ابزار طبیعی قابلیت بهبود خلق و خوی افراد را دارد و میتواند حال و هوای شادابی را در ایشان ایجاد نماید. همچنین، ممکن است نیاز داشته باشد تا موسیقی درمانی را برای مدیریت سایر علائم افسردگی خود نظیر اضطراب، بیخوابی یا کاهش تمرکز به کار ببرد.
در جلسات موسیقی درمانی، تنوع وسیعی از موسیقیها را ممکن است شنوا کنید، سازها را نواخته یا حتی خودتان موسیقی بسازید. ممکن است از شما خواسته شود که آواز بخوانید. درمانگر ممکن است شما را ترغیب به بداههگویی کند یا حتی از شما بخواهد یک متن از پیش آماده را بخوانید.
ارتباط عاطفی از طریق موسیقی
در حین انجام تمرینات موسیقی درمانی، ممکن است از شما خواسته شود با احساسات خود ارتباط برقرار کنید و به احساساتتان اجازه دهید نقش اصلی را در کنترل اعمال شما داشته باشند، شما را به هر جایی که در آن لحظه میخواهند بکشانند. به عنوان مثال، اگر حالت عصبانیت دارید، ممکن است نتهایی با صدای بلند، تند و ناهماهنگ بنوازید یا بخوانید.
از سوی دیگر، با استفاده از موسیقی میتوانید راههایی برای بهبود احساسات خود کشف کنید. بهعنوان مثال، اگر دغدغهها یا استرسها به شدت در شما حاکم است و میخواهید این احساسات را کنترل کنید، میتوانید با گوش دادن یا نواختن یک قطعه موسیقی آرام، ملایم و آرامبخش، این احساسات را مدیریت کنید.
جلسات موسیقی درمانی بیشتر به صورت فردی برگزار میشوند، اما شما میتوانید در جلسات گروهی نیز شرکت کنید. این جلسات ممکن است در مکانهای مختلفی برگزار شوند از جمله:
- درمانگاه
- مرکز بهداشت محله
- مرکز اصلاح و پرورش
- بیمارستان
- مطب خصوصی پزشک
- در محل فیزیوتراپی
- مراکز توانبخشی
هر جا که این جلسات برگزار شود، باید محیط آرام و بدون حواسپرتی حاکم باشد.
مزایای موسیقی درمانی
در ادامه مزیتهای این روش درمانی را معرفی خواهیم کرد.
اثرات جسمانی
استفاده از موسیقی درمانی به تغییرات فیزیولوژی مغز و جسم افراد کمک میکند. بر اساس نوع موسیقی، فشار خون و ضربان قلب تحت تأثیر قرار میگیرد. همچنین، موسیقی میتواند تنش ماهیچهها را کاهش داده و مهارتهای حرکتی را بهبود بخشد. این تجربه منجر به افزایش سطح آندرفین و کاهش هورمونهای استرس در بدن میشود.
یک مطالعه انجام شده در دانشگاه میشیگان در سال ۱۹۹۳ نشان داد که حتی ۱۵ دقیقه گوش دادن به موسیقی میتواند اثرات مثبتی بر روی فرد داشته باشد.
اثرات روانی
موسیقی با توجه به نوع صدا، میتواند به آرامش فرد کمک کند و اثرات مثبتی بر روی یادگیری و حافظه ایجاد کند. تأثیرات موسیقی بر روی بچههای دارای ناتوانی یادگیری نیز تأیید شده است و به طور جزئی میتواند تمرکز آنان را افزایش دهد.
یک مطالعه روی دانشجویان نشان داد که گوش دادن به موسیقی کلاسیک باعث بهبود عملکرد آنها در مسائل ریاضی میشود. همچنین، تأثیربخشی موسیقی بر عواطف انسان، بهعنوان مثال بر خواب بچهها، شناخته شده است.
تفاوت آوادرمانی و موسیقیدرمانی
گاهی اوقات این دو روش با یکدیگر اشتباه گرفته میشوند، در حالیکه تفاوتهای قابل توجهی دارند. هرکدام از این روشها دارای اهداف، پروتکلها، ابزارها و نیازمندیهای خاص خود هستند. تفاوتهای اساسی این دو روش عبارتاند از:
- موسیقیدرمانی: این روش یک رشته نوظهور است که به تازگی توجه بیشتری به آن شده است. اما آوادرمانی ریشه در شیوههای فرهنگی باستانی تبت دارد.
- آوادرمانی: از ابزارهای خاصی برای دستیابی به فرکانسهای صوتی خاص استفاده میکند. در عین حال، موسیقیدرمانی بر روی درمان مسائلی مانند استرس و درد متمرکز است.
- اعتبار آموزش و گواهینامه: آموزشها و گواهینامههای آوادرمانی بهاندازه موسیقیدرمانی اعتبار ندارند.
- محل کار: موسیقیدرمانگرها اغلب در بیمارستانها، مراکز ترک اعتیاد یا مراکز درمانی خصوصی مشغول به کار هستند. اما آوادرمانگرها گاهی خدمات خود را بهعنوان بخشی از روشهای درمانی یا جایگزینی برای آنها معرفی میکنند.
بیماریهایی که با موسیقی درمانی قابل درمان هستند
موسیقی درمانی بهعنوان یک روش شگفتانگیز شناخته شده است که بر روی بیماریهای گوناگون تأثیر گذار است. این شیوه درمانی نه تنها برای بیماریهای جسمی خطرناک از جمله درد ساده تا بیماریهای مزمن قلبی، کلیوی و تنفسی موثر است، بلکه بر روی بیماریهایی که اغلب به عنوان بیامیدی طبقهبندی میشوند نیز تأثیرگذار است، از جمله ایدز و سرطان.
علاوه بر این، اختلالات روانی از جمله اضطراب، افسردگی، هراس و اسکیزوفرنی نیز با اعمال موسیقی درمانی قابلیت درمان و کاهش سطح این اختلالات را دارند. اختلالات رفتاری در کودکان نیز از جمله حوزههایی هستند که موسیقی درمانی به بهبود آنها کمک میکند؛ از بیشفعالی گرفته تا کمبود توجه.
موسیقی درمانی همچنین برای افرادی با معلولیتهای مختلف از جمله معلولان ذهنی، عقبماندگان ذهنی، نابینایان، ناشنوایان، و افرادی با مشکلات گفتاری نقش مهمی ایفا میکند. این روش درمانی یک انعطافپذیری دارد که به شدت به اعتقاد و تعهد شخص در بهبودی بیماری او وابسته است.
استفاده از موسیقی درمانی برای افراد عقبماندگان ذهنی
اشخاصی که با تأخیر در توسعه مهارتهای حرکتی، ذهنی، و عملکرد روانی مواجه هستند، به دلیل نیازهای خاص خود به آموزش استثنایی نیاز دارند. در دهه ۵۰، برنامههای موسیقی درمانی برای عقبماندگان ذهنی اهداف گوناگونی را در نظر گرفته بودند، از جمله سازگاری اجتماعی، افزایش تمرکز، تقویت هماهنگی حرکتی، کنترل شخصی، استقرار عاطفی، انگیزش و دستیابی به موفقیت.
با استفاده از حرکات ریتمیک موسیقی، میتوان بهبود در هماهنگی حرکات را تسهیل کرد. با شرکت در فعالیتهای گروهی موسیقی، میتوانند مهارتهای اجتماعی مناسب را یاد بگیرند و در همکاری گروهی بهبود یابند. همچنین، گروههای اجرایی میتوانند به بهبود مهارتهای شنوایی، دامنه توجه، انضباط شخصی، کنترل تحریکات، و مهارتهای حرکتی و اجتماعی کمک کنند.
استفاده از موسیقی درمانی برای درمان ناشنوایان
استفاده از موسیقی در درمان و آموزش ناشنوایان به سال ۱۸۰۰ برمیگردد. میچل (۱۹۷۶) به چهار عامل اصلی در کاربرد موسیقی اشاره دارد.
- استفاده از ارتعاشات موسیقی
- استفاده از موسیقی و دامنه گسترده فرکانسهای آن برای تشخیص و تقویت شنوایی
- استفاده از ضربان ریتمیک موسیقی برای تقویت روابط اجتماعی از طریق حرکت با دیگران
- نظم بخشیدن به مکانیزم گفتار با تقویت زبان
ناشنوایان میتوانند ارتعاشات موسیقی را از طریق حس لامسه درک کنند و ریتم را تقلید کنند، که این اقدام بهبود در درک حسی صدا را در آنها ایجاد میکند. حرکات موزیکال به آنها کمک میکند تا احساسات خود را بیان کرده و فرصتهای مناسبی برای اجتماعی شدن ایجاد کنند، همچنین حس اعتماد به نفس آنها را تقویت میکند.
استفاده از موسیقی درمانی برای درمان نابینایان
نابینایان به دلیل مشکلات در راه رفتن، اغلب احساس کمبود اعتماد به نفس و آزادی را تجربه میکنند. این گروه، به دلیل وابستگی به حس بینایی برای یادگیری، در زمینههای آموزشی ممکن است کندتر از همسالان بینای خود پیشرفت کنند. برای بهبود استفاده از بدن و تقویت اعتماد به نفس، از آهنگهایی با حرکت مناسب استفاده میشود.
نواختن در گروه فرصت مناسبی فراهم میکند تا نابینایان ارتباطات اجتماعی را تجربه کرده و با همدیگر و افراد بینا تعامل داشته باشند. همچنین، یادگیری مهارتهای آواز خواندن، نواختن ساز یا حتی حرکت مستقل در رقصها میتواند به افزایش اعتماد به نفس و ارتقاء احساس ارزش شخصی کمک کند.
برنامه ها و اهداف موسیقی درمانی
موسیقی درمانی بر پایه چند محور اصلی فعالیت استوار است که شامل خواندن، نواختن، ساختن آهنگهای حرکات موزیکال و برگزاری گفتگوها و بحثها در مورد موسیقی و فعالیتهای مرتبط است. اصلیترین تمرکز موسیقی درمانی بر هدفهای درمانی و توانبخشی است. نوع برنامه و فعالیتهای موسیقی درمانی به نوع ناراحتی و مشکل بیمار و همچنین هدف درمان بستگی دارد.
جلسات موسیقی درمانی معمولاً از گروههای کوچک و هماهنگ تشکیل میشوند. هنگامی که مراجع و درمانگر در ارتباط متقابل و فعال قرار میگیرند، آرامشی احساس میشود و فرد به تدریج تمایل پیدا میکند تا در حلقههای گروهی شرکت کند. شرکت در این جلسات به تقویت و ایجاد مهارتهای غیرموزیکال میپردازد و بیشتر به هدفهای درمانی توجه دارد.
جمعبندی
به عنوان یک حقیقت علمی، موسیقیدرمانی دارای یک سابقه تحقیقاتی طولانی میباشد. این علم با بهرهگیری از قدرت موسیقی، به بهبود روحیه و کاهش آلام افراد میپردازد. بسیاری افراد وجود دارند که پس از تجربه موسیقیدرمانی، موسیقی به عنوان یک جزء اساسی از زندگی خود را تجربه میکنند.
آیا شما تا به حال درک کردهاید که چه تأثیراتی موسیقی در زندگی شما داشته است؟ آیا تجربهای دارید که با استفاده از موسیقی، درد و رنجهای خود را فراموش کردهاید؟ آیا فکر میکنید که موسیقیدرمانی میتواند به بهبود و کاهش دردهای همزمان جسمی و روحی شما کمک کند؟