در ابتدا، باید ذکر کنیم که اختلال سوگ یا اختلال سوگواری پیچیده، به عنوان یک نوع اختلال پس از تجربه از دست دادن یکی از اقوام نزدیک، باعث ایجاد مشکلات روانی متنوع در فرد میشود. این مشکلات قابلیت تأثیر گذاری بر زندگی فردی و اجتماعی فرد را دارا بوده و حتی ممکن است تأثیرات منفی در زندگی حرفهای او داشته باشد. برخی افرادی که با اختلال سوگ روبرو میشوند، ممکن است به درمانهای سلامت روان نیاز داشته باشند تا با استفاده از آن، احساسات اندوهناک خود را کنترل کرده و بهبود یابند.
در این نوشتار، به بررسی جنبههای مختلف این اختلال میپردازیم از جمله علائم و نشانهها، دلایل و عوامل مؤثر در شکلگیری این اختلال، مراحل آن، عوارض و پیامدها، تشخیص و روشهای درمان این بیماری.
اختلال سوگ چیست؟
اختلال سوگ یک وضعیت ناشی از از دست دادن عزیزان است که به عنوان یک اتفاق ناراحتکننده و تلخ برای هر فرد شناخته میشود. بیشتر افراد پس از این تجربه، با دورهای از غم، بی حسی، درد روانی عمیق، و حتی احساسات گناه و عصبانیت روبرو میشوند. در اکثر موارد، این احساسات با گذر زمان کمی تسکین مییابند و فرد قادر به قبول واقعیت میشود.
اما در موارد اختلال سوگ یا سوگواری پیچیده، این احساسات نه تنها به مدت زمان طولانی باقی میمانند بلکه شدت آنها همچنان حاکم است. افراد مبتلا به این اختلال توانایی بازگشت به زندگی روزمره را از دست میدهند و به مشکلاتی برخورد میکنند که حتی پس از گذشت زمان نیز بهبود یافته نمیشوند. این وضعیت در اختلال سوگ یا Grief disorder نشاندهنده ادامهی درازمدت و شدت بالای احساسات دردناک است که فرد را از بازگشت به زندگی عادی باز میدارد و به طریقی تاثیرگذار بر زندگی روزمره او میشود.
با علائم اختلال سوگ بیشتر آشنا شوید.
اختلال سوگ به عنوان یکی از اختلالات افسردگی شناخته میشود و فردانی که به تازگی تجربه سوگواری کردهاند، با مجموعهای از حالات و افکار متفاوت روبرو میشوند. این علائم شامل بیقراری، احساس پوچی و ملال، خشم و نفرت ناشی از احساس فقدان، بیخوابی، کاهش میل جنسی، کاهش وزن، اختلال در توجه و حافظه، از دست دادن میل به زندگی، نشخوار فکری و اشتغال ذهنی شدید نسبت به فرد متوفی، نپذیرفتن مرگ او، درد روانی شدید، بیحسی و کرختی، مقصر دانستن خود در مرگ او، دوری از عواملی که او را به یاد عزیز ازدسترفته میاندازد، تمایل به مرگ برای پیوستن به عزیز از دست رفته، بیاعتمادی به دیگران، احساس تنهایی، سردرگمی در مورد هویت شخصی و بیعلاقگی به آینده میباشد.
علاوه بر این علائم، ممکن است توهمهای دیداری و شنیداری نیز پدیدار شوند، همچنین علائم جسمانی مانند دردهای قلبی و گوارشی و افزایش مصرف سیگار و مشروبات الکی نیز در این زمینه مشاهده میشود.
اختلال سوگ و افسردگی اساسی به نظر ممکن است برخی از نشانگان مشترک داشته باشند اما با توجه به زمان شکلگیری، عوامل مؤثر و محتوای افکار، تفاوتهای مهمی وجود دارد. در اختلال سوگ، عزت نفس فرد دست نخورده میماند، در حالی که در افسردگی اساسی خودپنداره منفی معمول است.
فرد در اختلال سوگ بیشتر تمرکز خود را بر روی فرد ازدسترفته و پیوستن به او دارد، در حالیکه در افسردگی اساسی، فرد به شدت با افکار منفی نسبت به خود مشغول است و خود را موجودی بی ارزش میداند. از دیگر طرف، افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه، درگیر خاطرات حادثه و تصاویر مرتبط با آن میشوند، در حالیکه مبتلایان به اختلال سوگ، همه خاطرات عزیز ازدسترفتهشان را، اعم از مثبت و منفی، بارها در ذهن خود مرور میکنند.
در طول چند ماه اول پس از فقدان، بسیاری از علائم سوگ عادی میتواند نظیر اندوه پیچیده شود. در حالیکه علائم عادی سوگ با گذر زمان کاهش مییابند، اما علائم سوگ پیچیده ممکن است باقی بمانند یا حتی بدتر شوند. این وضعیت مشابه عزاداری مداوم و شدید است که افراد را از بهبودی باز میدارد.
علائم و نشانههای اختلال سوگ ممکن است شامل موارد زیر باشد:
– اندوه، درد و نشخوار شدید از دست دادن عزیزتان
– عدم توانایی در تمرکز بر دیگر مسائل زندگی به جز مرگ عزیزتان
– تمرکز شدید بر یادآوری عزیزان یا اجتناب بیش از حد از یادآوری
– دلتنگی شدید و مداوم برای متوفی
– مشکلات پذیرش مرگ
– بیحسی یا جداشدگی
– تلخی از دست دادن
– احساس اینکه زندگی هیچ معنا یا هدفی ندارد
– عدم اعتماد به دیگران
– ناتوانی در لذت بردن از زندگی یا فکر کردن به تجربیات مثبت با عزیزتان
در صورت ادامه علائم زیر، ممکن است اختلال پیچیدهتر شود و علائم زیر را به همراه داشته باشد.
– مشکل در انجام کارهای روزمره
– جدا شدن از دیگران و کنارهگیری از فعالیتهای اجتماعی
– احساس افسردگی، غم و اندوه عمیق، گناه یا سرزنش خود
– باور به اینکه میتوانستید از مرگ جلوگیری کنید
– احساس عدم ارزشیابی و بیارزشی زندگی بدون عزیزتان
– افکار خودکشی و اظهار تمایل به مرگ
این اختلال را ممکن است با اختلال استرس پس از سانحه اشتباه گرفته شود، اما مهم است که تفاوتها را تشخیص دهیم و به درمان متناسب با هر یک بپردازیم.
عوامل مؤثر در شکلگیری اختلال سوگ
علت دقیق اختلال سوگ یا ptsd سوگ هنوز به وضوح مشخص نشده است، اما برخی زمینهها و فاکتورها ممکن است در ایجاد این بیماری تأثیرگذار باشند. این عوامل شامل محیط زندگی، شخصیت فرد، روابط اجتماعی، وابستگی به افراد خانواده، ویژگیهای وراثتی و عناصر شیمیایی بدن میشوند.
تحقیقات نشان میدهد که اختلال سوگ بیشتر در زنان و در سنین بالا رخ میدهد. این موضوع نشاندهنده اهمیت نقش جنسیت و گروه سنی در زمینههای شکلگیری این اختلال است. این بیماری ممکن است با تأثیرات مختلف از جمله تغییرات هورمونی در زنان یا تجربیات زندگی متنوع در سنین بالاتر مرتبط باشد.
علم روانشناسی و نوروساینس نیز به تدریج به بررسی تأثیرات محیط و روابط اجتماعی بر سلامت روانی فرد میپردازند. این دیدگاه نشان میدهد که فاکتورهای اجتماعی و فرهنگی نیز میتوانند در شکلگیری اختلال سوگ نقش داشته باشند. برای مثال، تجربه از دست دادن یک عزیز در فرهنگ خاصی ممکن است تأثیرات متفاوتی داشته باشد.
در نهایت، درک عمیقتر از علت اختلال سوگ نیازمند تحقیقات بیشتر و تفکرات علمی هستیم. این اطلاعات به ما کمک میکند تا بهترین راههای درمان و پیشگیری از این اختلال را شناخته و ارائه دهیم.
علل عاطفی اختلال سوگ: بررسی عوامل و خطرات
علت دقیق اختلال سوگ یا grief disorder ممکن است هنوز به وضوح مشخص نشده باشد، اما درک عوامل مؤثر و خطرات آن میتواند به بهبود درمان و پیشگیری از این بیماری کمک کند. یکی از مهمترین عوامل مؤثر در شکلگیری اختلال سوگ، نحوه تعامل فرد با هیجانات غمانگیز پس از از دست دادن عزیزان است.
غم به عنوان یک هیجان طبیعی معمولاً توسط جامعه قبول شده ولی در برخی موارد، افراد ممکن است احساس کنند که نباید این هیجان را تجربه کنند. فرهنگ و محیط اجتماعی نیز میتوانند نقش مهمی در این امر داشته باشند. محدودیتها و فشارهای اجتماعی میتوانند باعث شود که فرد احساس کند غم و اندوه اش ناپذیر است و این موضوع باعث افزایش شدت اختلال سوگ شود.
همچنین، عوامل خطری که ممکن است ابتلا به اختلال سوگ را افزایش دهند، شامل موارد زیر میشوند:
- مرگ غیرمنتظره یا خشن: مرگ ناگهانی یا خشن یکی از عزیزان، مانند تصادف رانندگی یا حتی خودکشی، ممکن است به شدت تأثیرگذار باشد و باعث ایجاد اختلال سوگ شود.
- مرگ کودک: از دست دادن یک کودک میتواند به عنوان یکی از سختترین واقعیتهای زندگی تجربه شود و این موضوع ممکن است به افزایش خطر اختلال سوگ منجر شود.
- رابطه نزدیک با فرد متوفی: ارتباط نزدیک و قوی با فرد از دست رفته میتواند عمق اثرات اختلال سوگ را افزایش دهد.
- انزوای اجتماعی یا از دست دادن حمایت: افرادی که به دلیل انزوا یا از دست دادن سیستم حمایتی به تنهایی متراکم میشوند، ممکن است به طور طبیعی با مشکلات احساسی مواجه شوند.
- سابقه افسردگی یا تجربیات آسیب زا: افرادی که در گذشته با افسردگی، جدایی یا اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مواجه بودهاند، احتمال ابتلا به اختلال سوگ بیشتر است.
- مشکلات مالی عمده: مسائل مالی جدی میتوانند به عنوان یک عامل استرسزا با تأثیر بر اختلال سوگ عمل کنند.
تأثیرات جسمی، روحی و اجتماعی اختلال سوگ
اختلال سوگ، به عنوان یک تجربه دشوار و بینظیر، میتواند تأثیرات گستردهای را بر روحیه، جسم، و ارتباطات اجتماعی افراد داشته باشد. در صورت عدم درمان، این اثرات ممکن است به عوارض جدی تبدیل شوند:
- افکار یا رفتارهای خودکشی: در برخی موارد، افراد ممکن است به افکار یا رفتارهای خودکشی تمایل پیدا کنند، که نیاز به مداخله فوری دارد.
- اختلالات قابل توجه خواب: اختلالات در نمایه خواب ممکن است افراد را تحت تأثیر قرار دهد و کیفیت خواب را کاهش دهد.
- افزایش خطر بیماریهای جسمی: مشکلات قلبی مانند بیماریهای قلبی، سرطان، یا فشار خون بالا احتمالاً افراد را در معرض خطر قرار میدهد.
- مصرف الکل، نیکوتین یا سوء مصرف مواد: فرد ممکن است به مواد مخدر یا الکل روی آورده و از طریق آنها به تسکین احساسات خود بپردازد.
- مشکلات طولانی مدت در زندگی روزمره: افراد ممکن است با مشکلات در روابط، کار، یا فعالیتهای روزمره خود مواجه شوند.
- افسردگی یا Anxiety: اختلالات روانی مانند افسردگی یا اضطراب ممکن است افراد را درگیر کند و تأثیرات منفی بر روحیه آنها بگذارد.
- کاهش وزن: تغییرات در وزن بدن نیز میتواند یکی از علائم اختلال سوگ باشد.
- عدم تمرکز: افراد ممکن است دچار عدم تمرکز و کاهش توجه شوند که ممکن است به مشکلات در کار و تصمیمگیری منجر شود.
تأثیرات قلبی اختلال سوگ
علاوه بر این، اختلال سوگ میتواند به عوارض و پیامدهای قلبی نیز منجر شود که عبارتند از:
- حمله قلبی: اتفاقی که عضله قلب به خون کمبود داشته و باعث آسیب میبیند.
- سندروم قلب شکسته: یک بیماری قلبی که ناشی از استرس و احساسات شدید است و باعث ضعف قلب میشود.
- فیبریلاسیون دهلیزی: نامنظم شدن ضربان قلب که میتواند به سکته قلبی منجر شود.
توجه به سلامت روان و جسمی از اهمیت بالایی برخوردار است تا اثرات منفی اختلال سوگ کاهش یابد و فرد بتواند بهتر با این تجربه مواجه شود.
راهکار تشخیص اختلال سوگ
طبق نظر پزشکان، تعیین زمان دقیق برای سوگواری پیچیده ممکن نیست. اگر فرد بعد از چندین ماه هنوز کاهش قابل توجهی در شدت سوگ تجربه نکرده باشد و علائم اختلال سوگ در وی آشکار باشد، احتمالاً با اختلال سوگواری روبهرو است.
پزشکان معتقدند که زمان تشخیص اختلال سوگ (PTSD سوگ) حدود یک سال است. اگر پس از گذشت یک سال، شرایط عزاداری هنوز هم بر فرد تسلط داشته باشد و علائم سوگ به نظر بیشتر باشند، ممکن است تشخیص اختلال سوگ به وی داده شود.
روشهای درمانی اختلال سوگ
سوگواری برای هر فرد فرآیندی کاملاً فردی است، و تشخیص زمان تبدیل شدن از سوگ عادی به اندوه پیچیده چالشبرانگیز است. هنوز توافقی درباره زمان معین برای تشخیص اختلال سوگ وجود ندارد. اگر شدت اندوه پس از مدتها کاهش نیابد و نشانههای اختلال سوگ در فرد واضح باشد، ممکن است اختلال سوگواری تشخیص داده شود.
تعیین زمان دقیق برای تشخیص اختلال سوگ به گفته پزشکان حدود یک سال طول میکشد. اگر پس از گذشت یک سال، شرایط عزاداری همچنان بر فرد تاثیرگذار باشد و نشانهها برای اختلال سوگ پیشرفت داشته باشند، احتمالاً به اختلال سوگ مبتلا است.
روان درمانی
اختلال سوگ غالباً با استفاده از نوعی روان درمانی به نام “درمان غم پیچیده” درمان میشود. این روش مشابه تکنیکهای روان درمانی برای افسردگی و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) است، اما به صورت خاص برای غم و اندوه پیچیده طراحی شده است. این درمان به صورت فردی یا گروهی اجرا میشود و محدود به سن خاصی نیست. به عنوان مثال مشاوره نوجوان برای افرادی که شخص مهمی را از دست دادهاند، ضروری است. موارد زیر ممکن است در طول مشاوره انجام شود:
- آموزش در مورد اندوه پیچیده و روشهای درمانی
- بررسی مسائل مرتبط با واکنشهای سوگ، نشانههای غم پیچیده، تطابق با از دست دادن و بازتعریف اهداف زندگی
- مکالمات خیالی با عزیزان از دست رفته برای کمک به کاهش نگرانیها
- کاوش در احساسات و افکار، اجازه به خود برای احساسات طبیعی غم، و تقویت مهارتهای مقابله
- کاهش احساس سرزنش و گناه
داروها
استفاده از داروهای روانپزشکی برای درمان غم و اندوه پیچیده کمی تحقیقات شده است. با این حال، داروهای ضد افسردگی ممکن است در افرادی که دچار افسردگی بالینی و غم و اندوه پیچیده هستند، موثر باشند.
مراحل سوگواری
سوگواری یک فرآیند جدی است که تاثیرات آن ممکن است برای مدت زمان طولانی بر روی افراد ادامه یابد. پروفسور الیزابت کوبلر راس، متخصص بررسی رفتارهای مربوط به سوگ، پنج مرحله اصلی را که به اختصار با نام DABDA شناخته میشوند، معرفی کرده است. در زیر به شرح این مراحل میپردازیم:
- انکار (Denial): این مرحله با انکار واقعیت شروع میشود، که طبیعیترین واکنش اولیه به از دست دادن فرد مورد علاقه است. فرد ممکن است مدتی طول بکشد تا با واقعیت روبرو شود و فقدان را قبول کند.
- خشم (Anger): پس از پذیرش واقعیت، هیجانات قوی از جمله خشم همراه با شکایت از خود و دیگران ظاهر میشود. این مرحله با تجربه احساسات ناراحتی نسبت به وضعیت فعلی همراه است.
- چانه زنی (Bargaining): در این مرحله، فرد تلاش میکند با انجام هر کاری از مواجهه با پیشآمدهای ناگوار فرار کند و خود را نجات دهد.
- افسردگی (Depression): با فروکش کردن هیجانات، فرد وارد مرحله افسردگی میشود. این مرحله شامل احساسات پوچی، از دست رفتن معنای زندگی، بیحوصلگی و مشغولیت ذهنی با خاطرات مثبت و منفی مرتبط با فرد از دست رفته است.
- پذیرش (Acceptance): در صورتی که فرد اقدامات سازندهای را آغاز کند و درمان را متوجه شود، به تدریج در طی چند ماه تا یک سال، علائم افسردگی کاهش مییابد و فرد به زندگی عادی بازمیگردد.
اگر علائم سوگواری بیشتر از یک سال ادامه یابد و فرد نتواند به درستی از مراحل عبور کند، ممکن است سالها با این احساسات مبارزه کند. در این صورت، علائم سوگواری طبیعی ممکن است به اختلال سوگ پایدار و پیچیده یا افسردگی اساسی تبدیل شود. اگر سوگ به صورت حل نشده باقی بماند و تسکین و درمانی انجام نشود، ممکن است هرگز بهبود یابد.
پیشگیری از بروز اختلال سوگ
تجربه سوگ همواره با همراهی غم و اندوه میآید. این ناراحتی در مواجهه با مرگ و جدایی از عزیزان بخش طبیعی و بهنجار زندگی است. اما اگر این احساسات به حدی افزایش یابند که از حالت عادی خارج شوند، ممکن است به اختلالات سوگ پایدار و پیچیده منجر شوند. با رعایت نکات زیر، میتوانید از میزان اندوه کاسته و از بروز اختلالات جلوگیری کنید:
- عزاداری کردن: شرکت در مراسم خاکسپاری و عزاداری نه تنها از تنهایی فرد سوگوار جلوگیری میکند بلکه باعث آرامش درونی او نیز میشود.
- صحبت کردن با نزدیکان: بیان هیجانات و احساسات به دیگران، موثرترین راه برای جلوگیری از مشکلات روانی پس از سوگ است. فردی که احساسات خود را به اشتراک میگذارد، کمتر در معرض بیماریهای روانی قرار میگیرد.
- فاصله گرفتن از موقعیتهای تنشزا: نادیده گرفتن شرایط و شعور ناشناخته نسبت به شرایط فرد سوگوار، میتواند تنش را افزایش دهد. درک صحیح از شرایط و اظهار همدردی توسط اطرافیان اهمیت دارد.
- کنترل افکار منفی: استفاده از خدمات مشاوره متخصص به فرد کمک میکند تا از تفاوت حس گناه و سرزنش، و کنترل افکار منفی خودداری کند.
- تجربه لذت از موقعیتهای کوچک: یادآوری اینکه زندگی ادامه دارد و برخی از لحظات شاد زندگی باید تجربه شود، میتواند در طی مراحل افسردگی کمک کند. شرکت در مهمانیها، دیدار با دوستان، سفر، تغذیه مناسب، خواب به موقع و حتی حفظ روابط جنسی، همگی میتوانند به گذر از این مراحل کمک کنند.
- بازگشت به زندگی روزمره: از سرگرفتن فعالیتهای روزانه مانند شغل و تحصیل پس از دوره سوگواری، میتواند جلوی غرق شدن در افکار ویرانگر را بگیرد. شرکت در برنامههای خیریه و اقدامات مکمل دیگر نیز میتواند به ایجاد احساس مثبت نسبت به خود و دنیا کمک کند و به زندگی عادی بازگرداند.
- کمک گرفتن از مشاور: مشاوره فردی با روانشناس قبل از تبدیل شدن سوگ به بیماری، میتواند در تسریع روند درمان مؤثر باشد. بهرهمندی از اصول و فنون مشاوره به افراد متأسف، میتواند به کاهش ناراحتی و غم در یک زمان مناسب و بازگشت به زندگی عادی کمک کند.
- شرکت در جلسات گروهی: تشکیل NGO جهت حمایت از بازماندگان حوادث طبیعی و برگزاری جلسات گروهدرمانی برای به اشتراکگذاری تجربیات و ایجاد احساس همدردی، میتواند در بهبود وضعیت روانی افراد تأثیرگذار باشد.
راهکارهای مقابله با اختلال سوگ
با اعمال تدابیری از جانب خود میتوانید به شدت در مقابله با اختلال سوگ کمک کنید، در حالی که درمان حرفهای نیز اهمیت دارد. این استراتژیها میتوانند در مسیر بهبود و کاهش تأثیرات منفی اختلال سوگ مؤثر باشند:
- پایبندی به برنامه درمانی: فعالیتهای درمانی را طبق برنامه مشخص شده انجام دهید و مهارتهای آموخته شده را به کار بگیرید. در صورت نیاز، دستورات مرتبط با مصرف داروها را رعایت کنید.
- مدیریت استرس: یاد بگیرید چگونه استرس را بهتر مدیریت کنید. استرس ناکامی مدیریت شده ممکن است به افسردگی، پرخوری و رفتارهای ناسالم منجر شود.
- مراقبت از خود: استراحت کافی، رژیم غذایی سالم و تمرین منظم را در روزهای خود جا بدهید. فعالیت بدنی میتواند به کاهش استرس و افسردگی کمک کند.
- ارتباط با افراد نزدیک: با افرادی که احساس لذت میکنید وجود دارند در ارتباط باشید. حمایت از طریق صحبت کردن، گریه کردن، یا به اشتراک گذاشتن خندهها میتواند به شما کمک کند.
- برنامهریزی برای تاریخها و سالگردها: برنامهریزی مسبق برای تاریخها یا سالگردهای خاص میتواند یادآوریهای مثبتی از عزیزانتان باشد. به دنبال فرصتهای جدید برای جشن گرفتن یا ایجاد خاطرات مثبت بازگردید.
- اکتساب مهارتهای جدید: اگر به فعالیتهایی مثل آشپزی یا مدیریت مالی وابسته بودید، سعی کنید خودتان این مهارتها را یاد بگیرید. در صورت نیاز، از خانواده، دوستان یا متخصصان کمک بخواهید.
- پیوستن به گروه پشتیبانی: حتی اگر در ابتدا ممکن است به گروه پشتیبانی ملحق نشوید، اما با گذشت زمان، تجربیات مشترک ممکن است برای شما تسکینبخش باشد و ممکن است با افراد جدیدی در این گروه روابط معنادار برقرار کنید.
جمعبندی از اختلال سوگ
اختلال سوگ یک مشکل روحی و روانی است که در جوامع امروزی تعداد زیادی از افراد را درگیر میکند. بهترین روش برای مقابله با این بیماری پیچیده سوگواری، استفاده از خدمات مشاوره روانشناسی میباشد. مشاوران ما در کلینیک آنلاین روانشناسی تراپیا با بهرهگیری از روشهای پیشرفته درمانی و تکنیکهای معاصر، میتوانند از پیشرفت این بیماری در مراحل ابتدایی جلوگیری کرده و در فرآیند درمان کنار شما باشند.
علاوه بر این، شرکت در فعالیتهای گروهی، ارتباط با افراد خانواده، اجتناب از محیطهای تنشزا، و یادگیری مهارتهای جدید نیز میتواند از بروز اختلال سوگواری پیچیده جلوگیری کرده و به شما کمک کند.