زوجدرمانی به عنوان یک حوزه تخصصی در روانشناسی، به دنبال کمک به زوجها برای حل مشکلات و چالشهای رابطهشان است. این حوزه از دانش، از مبانی نظری گوناگونی بهره میبرد که هر یک به نوعی به درک و تحلیل روابط زوجی و ارائه مداخلات درمانی کمک میکنند. در این مقاله، به بررسی مبانی نظری در زوجدرمانی، رویکردها و مدلهای مختلف آن خواهیم پرداخت.
مبانی نظری در زوجدرمانی
در ادامه تمامی مبانی نظری در زوجدرمانی را بررسی خواهیم کرد.
رویکرد روانکاوی:
رویکرد روانکاوی به عنوان یکی از قدیمیترین و شناختهشدهترین رویکردها در روانشناسی، در زوجدرمانی نیز کاربردهای فراوانی دارد. این رویکرد بر این باور است که ریشه مشکلات زوجین در تجارب و تعارضات دوران کودکی آنها نهفته است. به همین دلیل، درمانگر با تمرکز بر گذشته و بررسی این تجارب، به زوج کمک میکند تا به درک عمیقتری از خود و رابطهشان برسند.
نظریه فروید:
فروید معتقد بود که شخصیت انسان در پنج سال اول زندگی شکل میگیرد و تجارب این دوران، نقش تعیینکنندهای در روابط عاطفی و جنسی در بزرگسالی دارد. از نظر فروید، کششهای جنسی و میل به ارضای غرایز، نیروی محرک اصلی در روابط انسانی است.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه فروید، درمانگر به بررسی تعارضات ناخودآگاه زوج، به ویژه در رابطه با میل جنسی و ارضای آن میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا الگوهای رفتاری و ارتباطی ناشی از این تعارضات را شناسایی و تغییر دهند.
نظریه اریکسون در مبانی نظری در زوجدرمانی:
اریکسون، نظریه مراحل روانی-اجتماعی را ارائه کرد که بر اساس هشت مرحله از رشد انسان در طول زندگی است. از نظر اریکسون، هر مرحله با یک چالش یا بحران خاص همراه است که فرد باید برای عبور از آن، مهارتهای لازم را کسب کند.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه اریکسون، درمانگر به بررسی چالشهای مربوط به هر مرحله از رشد و تاثیر آنها بر رابطه زوج میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا مهارتهای لازم برای عبور از این چالشها را به طور مشترک کسب کنند.
نظریه روابط موضوعی:
نظریه روابط موضوعی بر نقش روابط اولیه در شکلگیری شخصیت و روابط عاطفی انسان تمرکز دارد. از نظر این نظریه، کیفیت روابط کودک با مراقبین اولیه، الگوی روابط او با دیگران در بزرگسالی را تعیین میکند.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه روابط موضوعی، درمانگر به بررسی الگوهای ارتباطی و تعاملی زوج در رابطه با یکدیگر و با دیگران میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا روابط خود را با یکدیگر و با دیگران به طور سالمتر و عمیقتر شکل دهند.
رویکرد رفتاری-شناختی در مبانی نظری در زوجدرمانی :
رویکرد رفتاری-شناختی (CBT) یکی از رویکردهای نوین و کارآمد در روانشناسی است که در زوجدرمانی نیز کاربردهای فراوانی دارد. این رویکرد بر این باور است که مشکلات زوجین ناشی از الگوهای رفتاری و تفکر غلط آنها است. به همین دلیل، درمانگر با تمرکز بر تغییر این الگوها، به زوج کمک میکند تا رابطهشان را بهبود بخشند.
نظریه یادگیری اجتماعی:
نظریه یادگیری اجتماعی، یکی از پایههای اصلی رویکرد رفتاری-شناختی است. این نظریه بر این باور است که رفتار انسان از طریق مشاهده و تقلید از دیگران آموخته میشود. همچنین، پاداش و تنبیه نیز در شکلگیری و تداوم رفتار نقش دارند.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه یادگیری اجتماعی، درمانگر به بررسی الگوهای رفتاری زوج در تعامل با یکدیگر میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا مهارتهای جدیدی را برای تعاملات سالمتر و موثرتر با یکدیگر یاد بگیرند.
درمان شناختی-رفتاری زوجها (CBCT) از مبانی نظری در زوجدرمانی:
درمان شناختی-رفتاری زوجها (CBCT) نوعی از درمان مبتنی بر CBT است که به طور خاص برای حل مشکلات زوجین طراحی شده است. در این نوع درمان، درمانگر به زوج کمک میکند تا:
افکار و باورهای منفی خود را در مورد رابطه شناسایی و تغییر دهند.
- مهارتهای ارتباطی موثر را یاد بگیرند.
- با تعارضات به طور سازندهتر برخورد کنند.
- صمیمیت و محبت را در رابطه خود افزایش دهند.
CBCT یک روش درمانی کوتاهمدت و ساختارمند است که اثربخشی آن در درمان طیف گستردهای از مشکلات زوجین، از جمله سوءتفاهم، عدم صمیمیت، تعارضات و خیانت، به اثبات رسیده است.
رویکرد سیستمی در زوجدرمانی:
رویکرد سیستمی یکی از رویکردهای نوین و کارآمد در روانشناسی است که در زوجدرمانی نیز کاربردهای فراوانی دارد. این رویکرد بر این باور است که مشکلات زوجین ناشی از تعاملات و پویاییهای ناسالم در سیستم خانواده است. به همین دلیل، درمانگر با تمرکز بر تغییر این تعاملات و پویاییها، به زوج کمک میکند تا رابطهشان را بهبود بخشند.
نظریه سیستمهای عمومی مبانی نظری در زوجدرمانی:
نظریه سیستمهای عمومی، یکی از پایههای اصلی رویکرد سیستمی است. این نظریه بر این باور است که هر سیستم از اجزایی تشکیل شده است که با یکدیگر در تعامل هستند. این تعاملات، پویاییهای سیستم را شکل میدهند و بر عملکرد آن تاثیر میگذارند.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه سیستمهای عمومی، درمانگر به بررسی تعاملات زوج با یکدیگر و با سایر اعضای خانواده میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا پویاییهای ناسالم در سیستم خانواده را شناسایی و تغییر دهند.
نظریه خانواده درمانی ساختاری:
نظریه خانواده درمانی ساختاری، نوعی از رویکرد سیستمی است که بر ساختار خانواده تمرکز دارد. از نظر این نظریه، ساختار خانواده، الگوی روابط و تعاملات بین اعضای خانواده را تعیین میکند.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه خانواده درمانی ساختاری، درمانگر به بررسی ساختار خانواده و تاثیر آن بر رابطه زوج میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا ساختار خانواده را به گونهای تغییر دهند که به بهبود رابطهشان کمک کند.
نظریه خانواده درمانی راهبردی:
نظریه خانواده درمانی راهبردی، نوعی دیگر از رویکرد سیستمی است که بر استراتژیهای تعاملی تمرکز دارد. از نظر این نظریه، مشکلات زوجین ناشی از استراتژیهای تعاملی ناسالم آنها است.
در زوجدرمانی مبتنی بر نظریه خانواده درمانی راهبردی، درمانگر به بررسی استراتژیهای تعاملی زوج در تعامل با یکدیگر و با سایر اعضای خانواده میپردازد. همچنین، به زوج کمک میکند تا استراتژیهای تعاملی سالمتر و موثرتر را یاد بگیرند.
رویکرد تجربهگرا در مبانی نظری در زوجدرمانی:
رویکرد تجربهگرا در فلسفه، روانشناسی و سایر رشتهها، بر اهمیت تجربه در کسب دانش و درک ما از جهان تأکید میکند. این رویکرد در مقابل عقلگرایی قرار میگیرد که معتقد است دانش از طریق تفکر و استدلال بدون نیاز به تجربه حسی به دست میآید.
درمان هیجانمدار متمرکز بر زوج
درمان هیجانمدار متمرکز بر زوج (EFT) روشی کوتاهمدت و مبتنی بر شواهد است که به زوجها کمک میکند تا پیوند عاطفی خود را قویتر کنند و تعارضات را به طور موثرتری حل کنند. این روش بر این باور است که احساسات، نقشی اساسی در روابط ایفا میکنند و درک و مدیریت آنها، کلید ایجاد یک رابطه سالم و پایدار است.
در EFT، درمانگر به زوج کمک میکند تا احساسات خود را به طور شفاف و بدون قضاوت بیان کنند و به یکدیگر گوش دهند. این فرآیند به زوج کمک میکند تا الگوهای تعاملی مخرب را شناسایی و تغییر دهند و درک عمیقتری از نیازها و خواستههای یکدیگر پیدا کنند. EFT همچنین به زوجها مهارتهایی را آموزش میدهد که برای حل تعارضات به طور موثری، به آنها کمک میکند.
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) روشی نوین برای ارتقای سلامت روان است که به شما کمک میکند تا با چالشهای زندگی انعطافپذیرتر برخورد کنید. این روش بر دو اصل کلیدی پذیرش و تعهد بنا شده است.
پذیرش به معنای تمایل به تجربه افکار و احساسات دشوار، بدون قضاوت و تلاش برای تغییر آنها است. تعهد به معنای انتخاب آگاهانه برای عمل در جهت ارزشهای شخصی، حتی در زمان وجود چالشها و موانع است.
رویکرد روان پویایی
مدل روان پویایی یکی از رویکردهای اصلی در زوج درمانی است که بر اساس این ایده بنا شده است که تجارب و باورهای دوران کودکی، نقش مهمی در روابط زوجین ایفا میکنند. این مدل بر این باور است که الگوهای رفتاری و تعاملی در روابط بزرگسالی، ریشه در تجارب و روابط دوران کودکی دارند.
در این مدل، باورها و احساسات ناخودآگاه، نقش مهمی در روابط زوجین ایفا میکنند. تمایلات و الگوهای رفتاری از روابط دوران کودکی، به روابط بزرگسالی و به خصوص رابطه زوجین منتقل میشوند. افراد در برابر تغییر و آگاهی از الگوهای ناخودآگاه خود، مقاومت نشان میدهند.
هدف از درمان روان پویایی، افزایش خودآگاهی زوج از الگوهای رفتاری و تعاملی خود، شناسایی و حل تعارضات درونی زوج، ارتقای صمیمیت و ارتباط عاطفی در زوج و ایجاد روابط سالمتر و پایدارتر است.
درمان روانکاوی به دنبال ریشهیابی مشکلات زوج در تجارب دوران کودکی و حل آنها از طریق تحلیل و تفسیر رویاها، خاطرات و تداعیهای آزاد است. درمان پویشی کوتاه مدت بر حل مشکلات فعلی زوج تمرکز دارد و از تکنیکهای مختلفی برای ارتقای ارتباط و حل تعارضات استفاده میکند. درمان زوجین مبتنی بر ذهنآگاهی به زوج کمک میکند تا با استفاده از تکنیکهای ذهنآگاهی، هیجانات خود را به طور کامل و بدون قضاوت بپذیرند و در لحظه حال حضور داشته باشند.
مزایای مدل روان پویایی شامل کمک به زوج برای درک ریشه مشکلات، حل تعارضات درونی و ایجاد روابط سالمتر و پایدارتر است. از محدودیتهای این مدل میتوان به زمانبر و پرهزینه بودن، عدم تناسب برای همه زوجها و نیاز به یک درمانگر متخصص و باتجربه اشاره کرد.
کدام مبانی نظری در زوجدرمانی برای ما مناسب است؟
انتخاب بهترین رویکرد مبانی نظری در زوجدرمانی به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله:
- نوع مشکل:
اگر مشکلات شما در ارتباط با تعارضات و عدم تفاهم است، رویکردهای مبتنی بر حل تعارض مانند مدل سیستمی یا شناختی-رفتاری میتوانند مفید باشند.
اگر مشکلات شما ریشه در تجارب دوران کودکی و الگوهای رفتاری ناخودآگاه دارد، رویکرد روان پویایی میتواند مناسب باشد.
اگر به دنبال ارتقای صمیمیت و عاطفه در رابطهتان هستید، رویکرد هیجان مدار یا مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند مفید باشد.
- تمایلات زوج:
هر دو نفر باید برای شرکت در زوج درمانی و تعهد به فرآیند درمان تمایل داشته باشند.
شما باید با رویکرد و تکنیکهای درمانی انتخابی خود احساس راحتی کنید.
- تخصص درمانگر:
درمانگر باید در رویکردی که انتخاب میکنید، تخصص و تجربه کافی داشته باشد. شما باید بتوانید با درمانگر خود رابطه اعتماد و صمیمیت ایجاد کنید.
علاوه بر این، میتوانید با مطالعه و جستجو در مورد رویکردهای مختلف زوج درمانی، اطلاعات خود را افزایش دهید و با آگاهی بیشتر، رویکرد مناسب خود را انتخاب کنید.
دکتر ضحی زندی، روانشناس بالینی و متخصص زوج درمانی، با سابقه و تجربه در زمینه مشاوره و درمان مشکلات روانشناختی، میتواند انتخابی مناسب برای زوجهایی باشد که به دنبال ارتقای کیفیت رابطهشان هستند.