تجربه نشان میدهد که علیرغم شیوع بالای اختلال دو قطبی، اطلاعات جامع و کاربردی درباره این اختلال روانی به ندرت به گوش مردم میرسد. اگر از هر کسی سوال کنید که اختلال دوقطبی چیست، احتمالاً به عباراتی مانند “مودی بودن”، “افسردگی شیدایی”، “ثبات خلق نداشتن”، “افکار خودکشی داشتن”، “پر انرژی و کم انرژی بودن” و الگوهای رفتاری مشابه اشاره خواهد کرد.
این اختلال روانی برخی افراد را به وحشت میاندازد و کسانی که با آن آشنایی ندارند، اغلب از شنیدن نام آن به وحشت میافتند. همچنین، افرادی که نشانهها و علائم این اختلال را در دیگران تشخیص میدهند، اغلب احساس اضطراب و نگرانی میکنند.
در این مقاله، با دکتر ضحی زندی، به بررسی اختلال دو قطبی، علائم آن، علل ابتدایی، مشکلات افراد مبتلا به این اختلال، و روشهای درمانی آن میپردازیم. اطلاعاتی که در ادامه این مقاله ارائه میشود، به شما کمک خواهد کرد تا با دید بازتر و ذهن آرامتر به این اختلال روانی نگاه کنید. از شما دعوت میشود که تا انتهای این مطلب، همراه ما باشید و اطلاعات مفیدی را در این زمینه کسب نمایید.
اختلال دو قطبی چیست؟
اختلال دو قطبی یک وضعیت روانی است که اکثراً با سرخوشی غیرمعمول توصیف میشود. افراد مبتلا به این اختلال احساس میکنند که «جهان زیر پایشان قرار گرفته است». هرچند که در دوران شیدایی، مزاج غالب شخص کجخلق و هیجانی است، افراد ناگهان اعتماد به نفس بالایی به خود پیدا میکنند، نیاز به خواب کاهش مییابد، بحرانی حرف میزنند و به فعالیتهایی که ریسک بالا دارد مشغول میشوند، همچون قمار، خرید بیرویه، یا رفتارهای جنسی بیپروا.
شباهت هیپومانیا با شیدایی در این است که در هر دو حالت، تغییرات در روحیه و عملکرد فرد به چشم میخورد، اما این تغییرات به حدی شدید نیست که به مشکلات جدی در زمینههای اجتماعی یا شغلی منجر شود یا نیاز به بستری شدن داشته باشد.
در دوره شیدایی، افراد ممکن است پروژههای بسیاری را شروع کنند و احساس کنند که میتوانند هر کاری را انجام دهند، بدون توجه به سطح تجربه یا استعداد. یکی از ویژگیهای متداول شیدایی، کاهش نیاز به خواب است، به طوری که افراد ممکن است تا چند روز بدون خواب بمانند اما هنوز احساس خستگی نکنند.
در اغلب موارد، ذهن افراد در دوره شیدایی به سرعت از یک موضوع به موضوع دیگر پرت میشود و حرفهای آنها منسجم نیست. گاهی افراد در این دوره، به ویژه اگر کسی سعی کند حرفشان را قطع کند، خشونتآمیز و پرخاش میشوند.
در کودکانی که در معرض خطر ابتلا به اختلال دو قطبی هستند، نشانهها با مشکلات خواب و اضطراب شروع میشود. این وضعیت از اختلال خلقی خفیف به سمت اختلال افسردگی جدی در نوجوانی پیش میرود و اختلال دوقطبی کامل معمولاً همراه با دورههای شیدایی یا هیپومانیا رخ میدهد.
یکی از ویژگیهای این وضعیت این است که افراد مبتلا به اختلال دو قطبی اغلب بیماری خود و نیاز به درمان را اذعان نمیکنند و در برابر درمان مقاومت میکنند. تشخیص صحیح بیماری دو قطبی و انجام درمان مناسب بسیار حیاتی است.
بهتر است اگر تشخیص یا علائم بیماری دو قطبی در خود یا دیگران را تشخیص دادهاید، بلافاصله به روانپزشک مراجعه کنید. پزشک پس از ارزیابی دقیق علائم و شخصیت دو قطبی، نوع درمان مناسب را تعیین کرده و عوامل تشدیدکننده اختلال دو قطبی را توضیح خواهد داد.
علائم اختلال دو قطبی چیست؟
نشانههای اختلال دوقطبی میتوانند بسیار گوناگون باشند و به عنوان ویژگیهای مشخصی برای این اختلال شناخته میشوند. برخی از این نشانهها توسط خود بیمار گزارش شده و برخی دیگر ممکن است توسط متخصصان یا افراد اطراف تشخیص داده شوند. در ادامه به برخی از نشانههای دوقطبی در حالات مختلف روانی اشاره میشود:
علائم مانیا و هیپومانیا در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی با دو فاز متفاوت به نامهای مانیا یا شیدایی و هیپومانیا یا نیمه شیدایی همراه است، هرکدام با علائم خود که به نظر مشابه ممکن است. مانیا یا شیدایی به نسبت هیپومانیا حالت شدیدتری دارد و علائم آن برجستهتر هستند. این علائم میتوانند مشکلات جدی در زمینههای کاری، تحصیلی، احساسی و روابط ایجاد کنند و حتی به روانپریشی منجر شوند.
علائم مشترک در مانیا و هیپومانیا:
- حالت شاد و پرانرژی: افراد دچار حالت شادی، پرانرژی، و هیجانزده میشوند.
- افزایش فعالیت و انرژی: فعالیتها و انرژی آنها به شکل قابل توجهی افزایش مییابد.
- یوفوریا: افراد احساس یوفوریا میکنند، که به معنای افزایش احساس اعتماد به نفس و خوبی است.
- کمنیاز به خواب: نیاز به خواب کاهش مییابد و ممکن است دچار کمخوابی شوند.
- حرفزدگی بیمنطق: به طرز عجیبی پرحرف میشوند.
- افکار پراکنده: افکار مغشوش و پراکنده بسیاری دارند و ایدههای بسیاری در سر آنها میگذرد.
- کاهش توانایی تمرکز: ناتوانی در تمرکز و حواسپرتی احساس میشود.
- تصمیمگیری ناعاقلانه: ناتوانی در تصمیمگیری عاقلانه، اقدامات پرخطر و تصمیمات نادرست از ویژگیهای این حالت است.
تشخیص صحیح و درمان اختلال دوقطبی نیاز به مشاوره تخصصی از جانب روانپزشک دارد. اگر علائم مشابه اختلال دوقطبی در خود یا دیگران را تشخیص دادید، بهتر است به زودی به متخصص مشاوره فردی مراجعه کنید.
حالت افسردگی شدید در یک فرد با اختلال دوقطبی
در اختلال دوقطبی، مرحلهٔ افسردگی شدید یا اپیزود دیپرشن ماژور، یک وضعیت طوفانی و قوی است که میتواند تاثیرات چشمگیری بر فعالیتهای روزانه فرد بگذارد و زندگی کاری، تحصیلی، و روابط او را به چالش کشانده و اختلال زیادی ایجاد کند. این حالت شامل حداقل ۵ مورد یا بیشتر از علائم زیر میشود:
- حالت افسرده: شامل غمگینی، ناامیدی، احساس پوچی و بغض است. در کودکان، این حالات به شکل تحریکپذیری و حساسیت شدید مشاهده میشود.
- بیتمایلی به فعالیت: عدم اشتیاق به همه یا بیشتر فعالیتها و کارها.
- تغییرات وزن: افزایش یا کاهش وزن به شدت قابل توجه علیرغم رژیم غذایی. در کودکان، کاهش وزن ممکن است به شکل عدم مطابقت با الگوی افزایش وزن نشان داده شود.
- اختلال در خواب: بیش از حد خوابیدن یا بیخوابی (اینسامنیا).
- کندی یا بیقراری: کاهش سرعت در انجام کارها یا برعکس، بیقراری بیش از حد.
- خستگی مفرط: عدم داشتن انرژی برای انجام فعالیتهای روزانه.
- احساس بیارزشی: احساس بیارزشی و یا عذاب وجدان شدید.
- کاهش تمرکز: عدم تمرکز، کاهش توانایی تفکر، و اختلال در تصمیمگیری.
- افکار خودکشی: افکار خودکشی یا حتی اقدام به خودکشی.
علاوه بر این، فرد ممکن است از علائم اضطراب، استرس، مالیخولیا یا روانپریشی همراه باشد. زمان ظهور علائم میتواند مختلط یا آنی باشد و تغییر حالات ممکن است به هنگام حاملگی یا تغییرات فصول سال رخ دهد. برای تشخیص دقیق و درمان این وضعیت، مراجعه به یک روانپزشک تخصصی ضروری است.
تفاوت جنسیتی در علائم اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی در مردان و زنان، با اختلافاتی در علائم و نشانهها همراه است. اگرچه این اختلافات، تشخیص و درمان اختلال را تحت تأثیر قرار نمیدهند، اما ممکن است در تجربه بیمار و نحوه ظهور علائم تأثیرگذار باشند. در زیر، تفاوتهای اختلال دوقطبی در زنان و مردان را بررسی میکنیم:
اختلال دوقطبی در زنان:
- تأخیر در تشخیص: اغلب در سنین بالاتر مانند دهه سوم و چهارم زندگی تشخیص داده میشود.
- حالات خفیفتر مانیا: نشانههای خفیفتری از مانیا را تجربه میکنند.
- افزایش حالات افسردگی: بیشتر حالات افسردگی را تجربه میکنند.
- سیکلهای تند و سریع: سیکلهای تغییر حالت را به سرعت از خود بروز میدهند.
اختلال دوقطبی در مردان:
- تشخیص زودتر: معمولا زودتر از زنان تشخیص داده میشوند، حتی در سنین نوجوانی.
- حالات شدید شیدایی یا افسردگی: دارای حالات شدید شیدایی یا افسردگی دو قطبی هستند.
- افکار خودکشی بیشتر: افکار خودکشی در مردان بیشتر بروز میکند.
- سیکلهای بای پولار ثابت و متغیر: سیکلهای بیماری بای پولار ثابت و متغیری دارند.
- رفتارهای پرخطر در مانیا: در اپیزودهای مانیا، رفتارهای پرخطر بیشتری از خود نشان میدهند.
- سوءمصرف مواد بیشتر: مصرف الکل در آنها بیشتر است و معمولا سوءمصرف مواد دارند.
تفاوتهای جنسیتی در اختلال دوقطبی نشانگر تنوع در تجربه بیماران میباشد، اما برای تشخیص دقیق و درمان موثر، مشاوره با یک تخصصی روانپزشک ضروری است.
اختلال دوقطبی در زنان میتواند با چالشهای خاصی همراه باشد که در مقایسه با مردان، پیچیدگیهای بیشتری دارد. زنان مبتلا به این اختلال ممکن است در طول دورههای قاعدگی و یائسگی، با برگشتهای مکرر حالات شوند. این ناپایداری به دلیل نوسانات هورمونی در این دورهها ایجاد میشود.
به عبارت دیگر، این اختلال میتواند در زمان قاعدگی با فازهای مانیا یا افسردگی همراه شود و در یائسگی نیز علائم آن ظاهر شود. این پیچیدگی باعث میشود که تشخیص و درمان اختلال دوقطبی در زنان به چالشی بیشتر تبدیل شود.
در مقابل، مردان مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً کمتر به دنبال درمان میروند و این موضوع میتواند آثار منفی بر تحول بیماری داشته باشد. همچنین، احتمال خودکشی در افراد مرد مبتلا به اختلال دوقطبی بالاتر است که نشان از جدیت این اختلال در این گروه از افراد دارد.
با این تفاوتها در تجربه اختلال دوقطبی در زنان و مردان، تشخیص دقیق و درمان مناسب از اهمیت ویژهای برخوردار است. مشاوره روابط عاطفی با یک تخصصی روانپزشک و پیگیری منظم به عنوان بخشی از درمان میتواند به بهبود و مدیریت این اختلال کمک کند.
تشخیص علائم اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان: چالشها و ویژگیها
تشخیص علائم اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان چالشهای خود را دارد. شناسایی آیا حالات روانی آنها ناشی از تغییرات طبیعی زندگی یا نتیجه تروما یا حتی نشانه اختلالات روانی مانند دوقطبی است، ممکن است دشوار باشد.
در این گروه سنی، کودکان و نوجوانان ممکن است دورههای شدید افسردگی، شیدایی و نیمهشیدایی را تجربه کنند. با این حال، الگوهای زمانی علائم آنها و تغییرات آنها نسبت به بزرگترها متفاوت است. این دورهها میتوانند به سرعت تغییر کنند و علائم نیز به سرعت ناپدید شوند. یکی از ویژگیهای برجسته اختلال دوقطبی در این گروه، تغییرات شدید در حالتهای روانی مانند “مود سویینگ” است که نسبت به همسالانشان بهنظر غیرعادی میرسد.
تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان و نوجوانان نسبت به بزرگسالان پیچیدهتر است. یکی از نشانههای اساسی این اختلال در این گروه، تغییرات مکرر و شدید در حالت روحی است. برای تشخیص صحیح و ارائه درمان مناسب، مشاوره با تخصصی روانپزشک و پیگیری منظم از اهمیت ویژهای برخوردار است.
علل اختلال دوقطبی: پیچیدگی چندگانه در پس پرده
علل اختلال دوقطبی یک موضوع پیچیده و چندلایه است که تحقیقات مداوم دانشمندان را به خود جلب کرده است. تاکنون، به اتفاق، یک علت یگانه برای این اختلال مشخص نشده است. به جای آن، چندین عامل متفاوت با یکدیگر ترکیب میشوند تا منجر به بروز این بیماری شود.
ژنتیک نقش مهمی در این زمینه ایفا میکند. یکی از عوامل اصلی بروز اختلال دوقطبی، سابقه خانوادگی است. خطر ابتلا به این اختلال در خانوادههایی که افراد بزرگتر دچار اختلال دوقطبی نوع ۱ و ۲ هستند، حدود ۱۰ برابر بیشتر است. با این حال، هیچ ژن خاصی به طور مستقیم به این اختلال ارتباط ندارد. به جای آن، چندین ژن (هرکدام با تأثیر اندکی) در احتمال ابتلا به این اختلال دخیل هستند.
تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دارای برخی از علائم مشترک در خانوادههای خود هستند، از جمله اضطراب و اختلالات روانی دیگر. بررسی دوقلوهای همسان، که ژنهای مشابه دارند، نشان میدهد که عوامل محیطی مانند رویدادهای پرتنش نیز در ایجاد اختلال دوقطبی نقش دارند. احتمالاً ترکیبی از ژنتیک و عوامل محیطی در بروز این اختلال تأثیرگذار است.
بررسی تصاویر مغز نیز نشان میدهد که مغز افراد دوقطبی دارای تفاوتهایی با مغز افراد سالم است. به عنوان مثال، بررسیها نشان میدهد که ضخامت قشر برخی از بخشهای مغز بیماران دوقطبی نازکتر است. تحقیقات دیگر نیز نشان میدهد که پردازش محرک حسی طی دورههای افسردگی و شیدایی ضعیف شده و منجر به مشکلات در ادراک میشود.
انواع اختلال دوقطبی: اطلاعات جامع درباره سه فرم مختلف
اختلال دوقطبی، به سه نوع اصلی تقسیم میشود: نوع یک، نوع دو و سیکلوتیمی.
نوع یک:
در این نوع از اختلال دوقطبی، افراد حداقل یکبار یکی از دورانهای شیدایی یا افسردگی را تجربه کردهاند. همچنین ممکن است پس از تجربه یکی از این دورهها، وارد دوره دیگر (شیدایی یا افسردگی) شوند. این نوع اختلال دوقطبی بر زنان و مردان به یکنواختی تأثیر میگذارد.
نوع دو (هیپومانیا):
افراد مبتلا به این نوع از اختلال دوقطبی، حداقل یک دوره افسردگی شدید را تجربه کردهاند که حداقل دو هفته طول میکشد. آنها همچنین حداقل یک دوره هیپومانیک را نیز تجربه میکنند. این نوع از اختلال دوقطبی، به نظر میرسد که در زنان شایعتر از مردان باشد.
سیکلوتیمیا:
افراد مبتلا به سیکلوتیمیا، دورههای افسردگی و هیپومانیک را تجربه میکنند. علائم این نوع از اختلال دوقطبی، در مقایسه با سایر انواع، دورههای کوتاهتری دارد اما شدت بسیار بیشتری دارد. اکثر افراد مبتلا به این نوع از اختلال دوقطبی، تنها یک یا دو ماه را با خلق و خوی ثابت و نرمال تجربه میکنند.
تشخیص بیماری دوقطبی و علائم آن: راهنمای جامع
برای تشخیص بیماری دوقطبی، براساس DSM-5، دوره شیدایی با سرمستی بیشازحد ایجاد میشود. این دوره شامل کجخلقی در بیشتر روزهای هفته یا حتی هر روز به مدت حداقل یک هفته است، همراه با افزایش غیرعادی فعالیت و انرژی. علائم این دوره ممکن است شامل اعتماد به نفس بیش از حد، کاهش نیاز به خواب، پرحرفی غیرعادی، هجوم ایده یا افکار، پرت شدن حواس، افزایش هدفگذاری، و شرکت در فعالیتهایی با پیامد منفی باشد.
اگر علائم دوقطبی را در خود یا اطرافیان خود مشاهده میکنید، مراجعه به پزشک ضروری است. خدمات مشاوره تخصصی از بهترین متخصصان را به صورت حضوری یا آنلاین ارائه میدهند.
همچنین، اختلال در خلق و خو ممکن است منجر به مشکلات جدی اجتماعی یا شغلی شود، و یا نیاز به بستری شدن فرد برای جلوگیری از آسیب زدن به خود یا دیگران باشد.
این وضعیت با تزریق دارو، سوءمصرف مواد یا اختلال بالینی قابل توضیح نیست و نیاز به توجه و درمان جدی دارد.
در حالت خفیف شیدایی یا هیپومانیا، تغییر بارز در عملکرد فرد وجود دارد، اما ممکن است با ناتوانی شدید اجتماعی یا شغلی همراه نشود و به طور ناگهانی تشخیص داده نشود.
از کجا بفهمیم که دچار اختلال قطبی شدهایم؟
برای فهمیدن آیا شما یا کسی در اطرافتان احتمالاً به بیماری دوقطبی مبتلاست، باید به نشانهها و علائم آن توجه کنید. در این اختلال، حداقل یک دوره افسردگی را تجربه میکنید. در این دوره، احساسات ناامیدی، بیمیلی، و انگیزههای کاهش یافته را تجربه میکنید. بر اساس DSM-5، حداقل پنج مورد از علائم زیر نیز در فرد مشاهده میشود:
- احساس ناامیدی، اضطراب یا پوچی هر روز یا بیشتر از روزهای هفته.
- احساس بیمیلی و بیانگیزه بودن هر روز یا بیشتر از روزهای هفته.
- افزایش یا کاهش بیرویهٔ وزن.
- بیخوابی یا پرخوابی.
- بیقراری مشهود یا کند شدن.
- حالت خستگی مفرط و انرژی پایین هر روز.
- عذاب وجدان یا احساس بیارزش بودن.
- ناتوانی در تمرکز یا تصمیمگیری.
- افکار خودکشی یا اقدام به خودکشی.
این علائم باعث پریشانی و نقص در عملکرد فرد میشود و ناشی از تاثیر مواد یا بیماری بالینی نیست. در دورههای شدید شیدایی یا افسردگی، ممکن است علائم روانپریشی نیز شامل توهم و وهم شوند.
تأثیر اختلال دوقطبی بر ساختار مغز
آیا اختلال دوقطبی تأثیری بر ساختار مغز دارد؟ بله، بر اساس تحقیقات انجام شده با استفاده از اسکن امآرآی مغز بیش از ۲۰۰۰ بیمار، کاهش چشمگیری در ماده خاکستری مغز افراد مبتلا به این اختلال مشاهده شده است. این کاهش بیشتر در لوب پیشانی و لوب گیجگاهی رخ میدهد.
لوب پیشانی وظایفی چون مهار هیجانها و تأثیرات احساسی را در مغز دارند، و نورونهای حساس به دوپامین در این قسمت وجود دارند. این بخش از مغز نقش مهمی در تمرکز، حرف زدن، اعمال ارادی، و تعیین شخصیت ایفا میکند. بنابراین، اختلال دوقطبی باعث کاهش کارآیی و اختلال در تمرکز و تغییرات نسبت به ویژگیهای شخصیتی فرد میشود.
لوب گیجگاهی نیز به عنوان یکی از لوبهای اصلی مغز، مسئولیتهایی چون پردازش اطلاعات حاصل از حواس بینایی یا شنوایی، سازماندهی، و درک زبان را بر عهده دارد. قسمت سمت چپ هیپوتالاموس در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی تا پنج درصد بزرگتر است.
بهطورکلی، اختلال دوقطبی منجر به کاهش کارایی مغز و ترمیم ناکامل سلولهای عصبی میشود. این شرایط به بروز رفتارهای غیرعادی در افراد مبتلا انجامیده و سبب اختلالات در عملکرد اجتماعی و شغلی آنها میشود.
عوامل تشدید کننده اختلال دوقطبی
برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، حفظ محیط مناسب بسیار حائز اهمیت است تا بهبود بهتری در روند درمانی حاصل شود. برخی عوامل میتوانند عوارض و علائم این اختلال را تشدید کرده و خطرات آن را افزایش دهند.
- تغییرات در ساعات خواب و استراحت: نقش آرامش و بازسازی در مغز بسیار حائز اهمیت است. تغییرات در الگوهای خواب ممکن است اختلال در وضعیت بیمار را تشدید کند.
- زندگی و کار در محیطهای استرسزا: محیطهای پراسترس میتوانند علائم اختلال دوقطبی را تشدید کنند و به تأخیر در روند بهبود افراد مبتلا بیانجامند.
- قطع مصرف داروها: قطع داروهای مصرفی بدون هدایت پزشک ممکن است شدت بیماری را افزایش دهد و فرد را به وضعیت اولیه برگرداند.
تأثیرات اختلال دوقطبی بر زندگی شخص و اطرافیان
اختلال دوقطبی، تأثیرات عمیقی بر زندگی شخص و اطرافیانش دارد. از جمله عوارض جدی این اختلال، اعتیاد و خودکشی به عنوان مسائل اساسی ذکر میشود. شدت این تأثیرات با وضعیت بیماری در هر فرد متغیر است، اما عدم توانایی در کنترل احساسات و فراز و نزولهای روحی میتواند به فرسایش احساسی منجر شده و احتمال خطرات اعتیاد یا خودکشی را افزایش دهد.
تأثیر این بیماری بر زندگی افراد اطراف نیز قابل مشاهده است. به عنوان مثال، زندگی مشترک با یک فرد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است به دلیل فراز و نزولهای احساسی، پیچیدهتر از حالت عادی باشد. این موضوع باعث میشود که تأثیرات بیماری بر زندگی اطرافیان نه تنها حس شود بلکه نقش فعّالی در تشدید عوارض اختلال دوقطبی در فرد مبتلا نیز ایفا کنند.
برای جلوگیری از این تأثیرات منفی، تشخیص زودهنگام اختلال و شروع به درمان مناسب امری حیاتی است. مشاهده نشانههای بیماری ممکن است برخی افراد را به سادگی کنار بگذارد، اما توصیه میشود که در صورت مشاهده هر گونه علائم، به افراد متخصص در این زمینه مراجعه کنید تا بهترین راهکارها برای مدیریت و درمان این اختلال به شما پیشنهاد شود.
درمان اختلال دوقطبی: راهنمای کامل
اختلال دوقطبی حتی در حالتهای شدید نیز امکان درمان دارد. شروع زودهنگام فرآیند درمان، میتواند احتمال کاهش شدت و تکرار دورههای افسردگی و شیدایی را افزایش دهد.
این اختلال که تمام طول عمر فرد را در بر میگیرد، نیازمند درمانی طولانیمدت است که نهتنها به تسکین علائم میپردازد بلکه هدف اصلی آن جلوگیری از بازگشت علائم است. افراد بسیاری که از اختلال دوقطبی رنج میبرند، با مدیریت نوسانات خلقی و علائم مرتبط با آن به ثبات میرسند.
روشهای درمانی شامل ترکیب داروها و رواندرمانی به عنوان راهکارهای موثر در درمان اختلال دوقطبی شناخته میشوند. همچنین، فرآیند درمان میتواند شامل نگارش روزانه علائم روحی، روشهای درمان، الگوی خواب، و اتفاقات زندگی باشد. تحقیقات نشان دادهاند که نگارش این اطلاعات به فرد مبتلا و خانواده اش کمک میکند تا بهتر درک و مدیریت بیماری کنند. این موارد میتوانند بهصورت بهموقع نشانگر تغییرات خلقی شده و از بروز اپیزودهای کامل جلوگیری کنند.
حتی زمانیکه درمان به دلیل موانعی موفقیتآمیز نباشد، ممکن است نوسانات خلقی دوباره شروع شود و باید این مسئله فوراً به پزشک گزارش شود تا برنامه درمانی بازنگری شود.
داروها در درمان اختلال دوقطبی
استفاده از داروها برای کنترل اختلال دوقطبی یکی از مهمترین راههای درمانی است. هرچند ممکن است پزشک عمومی نیز داروی روانگردان تجویز کند، اما توصیه میشود که افراد مبتلا به این اختلال برای درمان به روانپزشک مراجعه کنند.
درمان اختلال دوقطبی از داروهای مختلفی استفاده میکند. بهطور معمول، برای کنترل دورههای شیدایی از داروهای تثبیتکننده خلق مانند لیتیم استفاده میشود. لیتیم، که بهعنوان یکی از معروفترین داروهای تثبیتکننده خلق شناخته میشود، در کنترل شیدایی و جلوگیری از بازگشت دورههای شیدایی و افسردگی بسیار مؤثر است.
همچنین از داروهای تثبیتکننده خلق دیگری نیز استفاده میشود، از جمله داروهای ضدتشنج مثل لاموتریژین (لامیکتال)، والپروئیک اسید (دپاکین)، دیوالپروئکس سدیم (دپاکوت) و کاربامازپین (تگرتول و غیره). این داروها ممکن است بهصورت ترکیبی با یکدیگر یا با لیتیم استفاده شوند تا بهترین تأثیر را داشته باشند. درصورت لزوم، برای کنترل دورههای افسردگی و شیدایی، داروهای دیگر نیز بهصورت موقت ممکن است اضافه شوند.
استفاده از داروهای ضد افسردگی گاهی ممکن است باعث تغییر روحیه، تسریع اپیزود شیدایی یا هیپومانیا یا چرخش سریع گردد. بهمنظور پیشگیری از این مشکلات، معمولاً از داروهای تثبیتکننده خلق و خو بهتنهایی یا همراه با داروهای ضد افسردگی استفاده میشود.
بهطور کلی، کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً با مصرف لیتیم درمان میشوند، اما گاهی نیز از داروهای دیگری مانند والپروات و کاربامازپین استفاده میشود.
زنانی که اختلال دوقطبی دارند و قصد بارداری یا باردار شدن دارند، بهخاطر تأثیر احتمالی داروهای تثبیتکننده خلق بر جنین یا نوزاد شیرخوار، با چالش مواجه میشوند. مشاوره با متخصص بالینی به این زنان کمک میکند تا گزینههای درمانی را با دقت مورد بررسی قرار دهند و مزایا و خطرات هرگزینه را سنجیده کنند.
انواع داروهای ضد روانپریشی در درمان اختلال دوقطبی
برای کنترل علائم شیدایی و افسردگی در اختلال دوقطبی، داروهای ضد روانپریشی بهکار گرفته میشوند، که برخی از آنها به تثبیت وضعیت روحی نیز کمک میکنند. الانزاپین (زیپرکسا)، کوئتیاپین (سروکوئل) و ریسپریدون (ریسپردال) از جمله این داروها هستند.
در صورت بروز مشکلات خواب، داروهای بنزودیازپین مانند کلونازپام یا لورازپام ممکن است موثر باشند. با این حال، به دلیل احتمال اعتیاد، توصیه میشود که از این داروها بهصورت موقت استفاده شود و در صورت لزوم، از داروهای آرامبخش دیگر نیز استفاده گردد.
در حال حاضر، تحقیقات در حال انجام است تا تأثیر اسید چرب امگا-۳ (که در روغن ماهی یافت میشود) بهتنهایی یا در ترکیب با دیگر داروهای رایج بر روی درمان بلندمدت اختلال دوقطبی بررسی شود.
مدیریت اختلال دوقطبی نیازمند برنامه درمانی چندگانه است که در طول دوره بیماری تغییر کند. هر تغییر در نوع یا دوز دارو تحت نظارت یک روانپزشک صورت گیرد. بیمار باید تمام داروها یا مکملهای طبیعی را که ممکن است مصرف کند، با روانپزشک خود بهاشتراک بگذارد تا از هرگونه اثر جانبی جلوگیری شود.
در اکثر موارد، عملکرد غده تیروئید در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، خصوصاً کسانی که چرخش تند روحی تجربه میکنند، غیرعادی است. تنظیم دقیق میزان تیروئید توسط یک پزشک حتماً لازم است. مصرف لیتیم ممکن است منجر به کاهش میزان هورمون تیروئید شود، بنابراین افرادی که این دارو مصرف میکنند، به مکملهای تیروئید نیاز داشته باشند.
تمام داروها اثرات جانبی دارند. این عوارض ممکن است شامل افزایش وزن، حالت تهوع، رعشه، کاهش میل جنسی، اضطراب، ریزش مو، اختلال حرکتی یا خشکی دهان باشد. بهمنظور حفظ تعادل مزایا و مضرات درمان، لازم است که پزشک دوز یا نوع دارو را تنظیم کند. هرگز نباید بدون توصیهی روانپزشک دارو تغییر یا قطع شود.
رواندرمانی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی
بر اساس تحقیقات، مشارکت فعّال در روشهای مختلف رواندرمانی توسط بیماران و اعضای خانوادهشان، منجر به افزایش ثبات روحی، کاهش زمان بستری شدن و بهبود عملکرد در چندین حوزه مختلف میشود. درمانهای متداول برای اختلال دوقطبی شامل درمان شناختی-رفتاری، آموزش روانی، درمان خانوادگی و فردی، و ریتم اجتماعی (IPSRT) میشوند. در IPSRT، اهمیت الگوی منظم خواب و بیداری برای کنترل اپیزودهای شیدایی تأکید شده است.
عمدتاً روانشناسان معتبر، مددکاران اجتماعی، یا مشاوران متخصص این خدمات را ارائه میدهند و به طور معمول با روانپزشکان همکاری میکنند تا پیشرفت بیماران را پایش کنند. درمان شناختی-رفتاری به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند تا الگوهای فکری و رفتاری منفی یا نادرست مرتبط با بیماری را تغییر دهند.
در آموزش روانی، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به تفصیل در مورد وضعیت خود، راههای درمان، و شناخت علائم آن آموزش داده میشود تا فرد، قبل از تجربه اپیزودهای شدید، در درمان قرار بگیرد. آموزش روانی نه تنها به افراد مبتلا به این اختلال کمک میکند بلکه به اعضای خانواده نیز بهعنوان یک ابزار مؤثر مطالبه میشود.
درمان خانوادگی به تنظیم روابط خانوادگی و کاهش نگرانیهای مرتبط با نشانههای فرد بیمار کمک میکند.
درمان فردی و ریتم اجتماعی نیز به افراد مبتلا به اختلال دوقطبی کمک میکند تا روابطشان را بهبود بخشند و روزمرگیهای خود را به بهترین شکل ممکن مدیریت کنند. داشتن الگوی روزانه مستقیم به پیشگیری از اپیزودهای شیدایی کمک میکند.
شوک درمانی در درمان بیماران دوقطبی
در شرایط بحرانی مانند وقوع افکار خودکشی یا افسردگی شدید که روشهای درمانی سنتی اثربخشی کمی دارند، شوک درمانی به عنوان یک راه حل مؤثر برای بیماران دوقطبی در نظر گرفته میشود. همچنین در مواردی که وضعیت پزشکی اجازه استفاده از دارو را نمیدهد، مانند دورههای حاملگی، به شدت از شوک درمانی برای درمان اپیزودهای حاد در این بیماران استفاده میشود.
تأثیرات مثبت شوک درمانی بر افسردگی شدید، شیدایی، یا ترکیب این دو در بیماران دوقطبی بسیار چشمگیر است. با استفاده از روشهای مدرن شوک درمانی، احتمال بروز مشکلات دائمی در حافظهی بیمار به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. این روش به عنوان یک راهکار مؤثر و اقتصادی برای بهبود وضعیت بحرانی بیماران دوقطبی مطرح میشود.
تغذیه هوشمند برای مدیریت اختلال دوقطبی
پیشگیری از سرکوب مشکلات اختلال دوقطبی نیازمند یک رژیم غذایی هوشمندانه است. پیروی از الگوهای خواب مناسب، فعالیت بدنی منظم، و انتخاب غذاهای بهینه میتواند بهبود محسوسی در علائم این اختلال ایجاد کند و به سلامتی کلی شما کمک کند.
اسیدهای چرب امگا ۳:
مطالعات حاکی از این است که امگا ۳، که در ماهی و مکملهای روغن ماهی یافت میشود، میتواند احساس افسردگی در بیماران دوقطبی را کاهش دهد. اگر از گیاه خوار هستید، امگا ۳ را از تخم مرغ یا آجیل به دست آورید.
منیزیم:
موجود در غلات کامل، لوبیاها، و سبزیجات با برگ تیره، منیزیم اثری مشابه لیتیوم دارد. استفاده از منابع طبیعی منیزیم به جای داروی لیتیوم میتواند اثرات جانبی را کاهش دهد.
نمک:
مصرف نمک را محدود نکنید. نمک برای تنظیم سطوح داروهای دوقطبی ضروری است. البته، مصرف متعادل و مناسب را رعایت کنید.
چربیهای سالم:
چربیهای سالم که در آووکادو و روغن زیتون یافت میشوند، به شما کمک میکنند احساس سیری بیشتری داشته باشید و هوس غذاهای ناسالم را کاهش دهند.
افراد مبتلا به اختلال دو قطبی باید موارد زیر را کاهش دهند:
– کافئین:
در دورههای شیدایی، از قهوه و نوشابه جلوگیری کنید و به جای آن چایهای گیاهی یا آب دم کرده را ترجیح دهید.
– قند:
بالا و پایین بودن قند میتواند سطوح خون را نامنظم کند. میوههای طبیعی را به عنوان منبع قند استفاده کنید.
– کربوهیدراتهای تصفیه شده:
از مصرف مواد غذایی پراکنده و فرآوری شده خودداری کنید.
– الکل:
مصرف الکل را کاهش دهید چرا که ممکن است با داروهای روانپزشکی تداخل داشته باشد.
توجه:
همواره با پزشک خود درباره نیازها و محدودیتهای تغذیهای خود صحبت کنید. رژیم غذایی مناسب و سبک زندگی سالم میتواند به کنترل علائم کمک کرده و زندگی شما را به مسیر بهتری هدایت کند.
نحوه مکالمه با بیماران اختلال دوقطبی: راهنمای ارتباط موثر
بهترین راه برای ارتباط با بیماران اختلال دوقطبی، استفاده از جملات مناسب و شنیدن به صورت هوشمندانه است. در زیر چند نکته موثر برای مکالمه با این بیماران آورده شده است:
- “همه ما گاهی اوقات نوسانات خلقی داریم.”
به جای استفاده از عبارت “همه”، بهتر است از عبارتهایی مانند “احساس خوبی نداری، من اینجام که کمکت کنم” یا “میخوام بیشتر بفهمم و کمکت کنم” استفاده کنید.
- “حالِت اونقدرها هم بد به نظر نمیرسه.”
بهتر است قضاوت نکرده و جملاتی مانند “میتونی به من بگی چه حسی داری و چطور میتونم کمکت کنم؟” را به کار ببرید.
- “تو یک بیماری روانی هستی!”
جملههایی مانند “دیوانه نیستی و فقط یک مشکل پزشکی داری” یا “دوقطبی بودن تاثیری بر هوش و ادراک تو نداره” مناسبتر هستند.
- “تو نمیتونی یه بیمار دوقطبی باشی.”
به جای استفاده از این جمله، از عباراتی مانند “دوست دارم بیشتر در مورد مشکلاتت بدونم” استفاده کنید.
- “دوقطبی بودن رو بهانه نکن که کارهای روزمره رو انجام ندی!”
بهتر است از جملاتی مانند “میدونم که کنترل بیماری گاهی سخته، اما کنارت هستم تا کمکت کنم” استفاده نمایید.
از این نکات در مکالمات خود با بیماران اختلال دوقطبی استفاده کنید تا ارتباط مؤثر و حمایتی ایجاد شود.
سخن نهایی اختلال دوقطبی
ارتباط علل، علائم، و راههای درمان اختلال دوقطبی را در این نوشتار از دکتر ضحی زندی بررسی کردیم. با اطلاع از مفهوم دوقطبی بودن و شناخت علائم آن، اهمیت تشخیص به موقع این اختلال را درک کردیم. تشخیص سریع و صحیح اختلال دوقطبی میتواند به پزشک کمک کند تا درمانی مناسب و کارا را برای مدیریت این وضعیت ارائه دهد. درک عمیقتر از این مسائل از شما میخواهد تا با اطلاعات کسب شده، به بهبود و کنترل بهتر این اختلال بپردازید.