بی اشتهایی عصبی یک اختلال روانی جدی است که تأثیرات گستردهای را بر میلیونها نفر در سرتاسر جهان دارد. این وضعیت به شدت با ترس از افزایش وزن و محدودیتهای قاطع در مصرف غذا مشخص میشود. با وجود شیوع این اختلال، اغلب بیاشتهایی به اشتباه تفسیر میشود و به افراد مبتلا دسترسی به کمک مناسب را مشکل میسازد.
این مقاله از دکتر ضحی زندی، علل، علائم، و راههای درمان بی اشتهایی عصبی را بررسی میکند و واقعیت زندگی با این وضعیت ناتوانکننده را آشکار میسازد. از اطلاعات ارائه شده در این مقاله میتوان برای درک بهتر و مدیریت موثرتر این اختلال استفاده کرد و در مواقع نیاز به مشاوره فردی مراجعه نمایید.
بی اشتهایی عصبی چیست؟
بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا، یکی از اختلالات جدی در الگوی غذا خوردن است که با وزن غیرطبیعی کاهش یافته، ترس شدید از افزایش وزن و تصویر نادرست از وزن هویت یافته است. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی برای کنترل وزن خود تلاش مضاعفی میکنند که این تلاش میتواند به طور جدی به زندگی آنها آسیب بزند.
به منظور ادامه کاهش وزن یا جلوگیری از افزایش وزن، افراد با بی اشتهایی عصبی معمولاً حجم مصرف غذای خود را به شدت محدود میکنند. از روشهایی نظیر القا استفراغ پس از غذا، استفاده نادرست از ملینها و دیورتیکها، یا ورزش شدید جهت کاهش وزن نیز بهره میگیرند. برای این افراد، مهم نیست که چقدر وزن خود را کاهش دادهاند، آنها همچنان از افزایش وزن وحشت دارند.
بی اشتهایی عصبی یک الگوی ناسالم و در برخی موارد تهدیدکنندهی زندگی برای مقابله با چالشات عاطفی است. افراد دچار بی اشتهایی عصبی اغلب لاغری را به عنوان معیار ارزش خود میپندارند.
این اختلال، همچون سایر مشکلات غذا خوردن، میتواند زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهد و پیش بردن آن امری چالشبرانگیز است. با درمان موثر، میتوان تفاهم بهتری از هویت شخصی خود کسب کرد و با ایجاد عادات غذایی سالمتر، برخی از عوارض جدی بی اشتهایی عصبی را تسکین داد.
ویژگیهای اصلی بی اشتهایی عصبی
یکی از ویژگیهای بارز بی اشتهایی عصبی، یا همان آنورکسیا، اظهارات رفتاری و واکنشهای جسمانی فرد را در مواجهه با این اختلال روانی نشان میدهد. هرچند بسیاری به بی اشتهایی عصبی را به سادگی عدم مصرف غذا مرتبط میکنند، اما باید توجه داشت که افراد مبتلا به این بیماری، با پیشرفت اختلال، نشانههای غیرمتداول و واکنشهای ناهنجار در مواجهه با غذا و گرسنگی را اظهار میکنند.
علائم فیزیکی و جسمانی بی اشتهایی عصبی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- لاغری ناطبیعی که در مدت کوتاهی منجر به از دست دادن وزن قابل توجهی میشود.
- خستگی غیرقابل توجیه که فرد نمیتواند دلیل قانعکنندهای برای آن ارائه دهد.
- بروز بیخوابی به شیوهای که حتی با وجود خستگی مفرط، فرد نمیتواند به طور طبیعی خوابیده و استراحت کند.
- سرگیجههای متوالی و طولانیمدت که غیرقابل کنترل هستند.
- ریزش موی شدید و به شدت افزایش یافته.
- تپش قلب با مدت زمان طولانی که ممکن است به مشکلات قلبی منجر شود.
- تغییررنگ پوست به سمت زردی.
- کاهش فشارخون به میزان نارمال.
- انگشتانی که به تیرگی میروند و رنگ آنها با سایر قسمتهای پوست متفاوت است.
- خشکی پوست که نشانگر بیآبی بدن میباشد و ممکن است به مشکلات سازمانهای داخلی مانند سنگ کلیه و مثانه منجر شود.
- ورم در بازوها و پاها که با فشار آنها با انگشت، اثر دائمی را بر روی پوست میگذارد.
- دندانهای قروچه در خواب که ممکن است در صورت تداوم، به مشکلات دهان و دندان منتهی شود.
این علائم نشاندهنده جوانب فراگیر و جدی بی اشتهایی عصبی است که نیازمند مداخلات درمانی متخصصانه برای کنترل و بهبود وضعیت فرد مبتلا است.
علاوه بر نمایههای فیزیکی، علائم عاطفی و روانی نیز میتوانند در تشخیص بی اشتهایی عصبی نقش مهمی ایفا کنند:
- رفتارهای نامتعارف: افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، اغلب رویکردهایی چون روزهگرفتن یا اجتناب از دریافت غذا به مدت طولانی و رفتارهای دیگر غیرمعمول در رژیم غذایی خود اظهار میکنند.
- دروغ گویی درباره مصرف غذا: به دلیل عدم تمایل به اشتراک گذاری وضعیتهای خود با دیگران و مقابله با فشار اجتماعی برای مصرف غذا، این افراد معمولا درباره مقدار و نوع غذای دریافتیشان دروغ میگویند.
- ترس از چاقی و تغییر عادات غذایی: بیماران بی اشتهایی عصبی ترس غیرعادی از افزایش وزن دارند و به همین دلیل عادات غذایی خود را تغییر میدهند تا از وقوع چاقی جلوگیری کنند.
- احساسی گنگ و بیتفاوتی: این افراد نسبت به اتفاقات اطراف خود احساسی گنگ و بیتفاوت دارند، که ممکن است به دلیل تمرکز بیش از حد بر مسائل مربوط به وزن و ظاهر خود باشد.
- پوشش بدن با لباسهای زیاد: افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولاً تمایل دارند بدن خود را با لباسهای فراوان پوشانند تا از افشای اندازه و شکل بدن جلوگیری کنند.
- کاهش میل جنسی: با گذشت زمان، این افراد ممکن است با کاهش میل جنسی مواجه شوند که میتواند به عوامل روانی و فیزیکی مرتبط با بی اشتهایی عصبی بازگردد.
- تأثیر بر نظم قاعدگی در زنان: بی اشتهایی عصبی ممکن است در زنان باعث بهم خوردن نظم قاعدگی شود و تأثیر منفی بر سلامت جنسی ایشان بگذارد.
تشخیص صحیح و مداخلات متخصصانه در این زمینه میتواند به بهبود وضعیت افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی کمک کند.
چگونگی تأثیر آنورکسیا بر سلامت و تندرستی شما
آنورکسیا، یک اختلال جدی ناشی از مشکلات مختلف جسمی، روانی و عاطفی است که میتواند تأثیرات جبرانناپذیری بر سلامت و تندرستی شما داشته باشد. این وضعیت گرسنگی در خود میتواند عوارض جسمی جدی را به همراه داشته باشد، از جمله:
- آهستگی ضربان قلب: ضربان قلب به طور غیرطبیعی کاهش یافته و این مسئله میتواند به قلب شما آسیب برساند.
- افت فشار خون: گرسنگی باعث افت فشار خون میشود که ممکن است منجر به مشکلات قلبی گردد.
- تغییرات در سلولهای خونی: تعداد و نوع سلولهای خونی به شدت تحت تأثیر قرار میگیرد.
- خطر نارسایی قلبی: افراز نارسایی قلبی به علت کمبود تغذیه قلب میتواند یکی از عوارض خطرناک باشد.
- پوکی استخوان (Osteoporosis): ناشی از کمبود توده استخوانی که به سلامت استخوانها آسیب میزند.
- از دست دادن قدرت عضلانی: گرسنگی باعث کاهش قدرت عضلانی و ضعف عضلات میشود.
- کم آبی و نارسایی کلیه: در موارد شدید، کمبود آبی میتواند به نارسایی کلیه منجر شود.
- دورههای قاعدگی نامنظم در زنان: در زنان، آنورکسیا میتواند باعث اختلال در دورههای قاعدگی شود.
همچنین، علاوه بر عوارض جسمی، ممکن است با مشکلات روانی و روحی نیز مواجه شوید، از جمله:
- دروغگویی در مورد عادتهای غذایی: تمایل به دروغگویی درباره عادتهای غذایی به عنوان یکی از علائم ذهنی آنورکسیا شناخته میشود.
- تحریکپذیری و انزوا: افراد مبتلا به آنورکسیا ممکن است احساس تحریکپذیری و انزوا داشته باشند.
- کاهش علاقه به روابط جنسی: گرسنگی میتواند منجر به کاهش علاقه به روابط جنسی شود.
- اضطراب و افسردگی: مسائل روانی نظیر اضطراب و افسردگی نیز معمولاً در افراد مبتلا به آنورکسیا دیده میشود.
- افکار خودکشی: در برخی موارد، افراد ممکن است با افکار خودکشی مواجه شوند.
تأثیرات آنورکسیا بر سلامت فردی چندگانه و جبرانناپذیر است. برای بهبود وضعیت، مشاوره نوجوان و درمان تخصصی ضروری است.
عوامل ایجاد کننده بی اشتهایی عصبی: رازهایی که باید بدانید
با وجود پیشرفتهای علمی، عامل اصلی بی اشتهایی عصبی هنوز مبهم باقی مانده است. این بیماری، همچون سایر اختلالات روانی، به ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، فیزیولوژیکی و محیطی برمیگردد. در این مقاله، به بررسی این عوامل مهم پرداختهایم.
عوامل بیولوژیکی:
با اینکه ژنی خاص به عنوان عامل مستقیم بی اشتهایی عصبی تعیین نشده است، اما تغییرات ژنتیکی ممکن است باعث افزایش حساسیت فرد به این اختلال شود. برخی از افراد دارای تمایلات ژنتیکی به سمت کمالگرایی و حساسیت هستند که این موارد ممکن است نقش مهمی در بروز بی اشتهایی عصبی ایفا کنند.
عوامل فیزیولوژیکی:
افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی، به دلیل حساسیت فکری، به رژیمهای سخت و نادرست پایبند میشوند و از مصرف غذاهای اساسی پرهیز میکنند. این افراد، به عنوان نتیجه تمایلات کمالگرایانهشان، همواره تصور میکنند که هرچقدر هم لاغر شوند، هنوز کافی لاغر نیستند. همچنین، حضور استرس و اضطراب بالا نیز میتواند موجب محدود کردن تغذیه و کنترل وزن شود.
عوامل محیطی:
جوامع امروزی با تأکید بر لاغری، افراد را به سمت تناسب اندام سوق میدهند. این امر باعث مشاهده ارزش فرد در لاغر بودن میشود. فشار اجتماعی نیز افراد را به کاهش وزن تشویق میکند و این فشار از طریق اطرافیان و محیط اجتماعی میآید.
با درک عمیقتر از این عوامل، میتوانیم بهترین راهکارها را برای پیشگیری و مداخله در بی اشتهایی عصبی ارائه دهیم.
عوامل خطر بیاشتهایی عصبی: پیش بینی و پیشگیری
بیاشتهایی عصبی بهخصوص در زنان و دختران به شدت شایع است، اما افرادی از هر جنس و سن ممکن است به این اختلال در خوردن دچار شوند، بخصوص که فشارهای اجتماعی به عنوان یک عامل مهم در افزایش این اختلال ایفا میکند.
بیاشتهایی عصبی در نوجوانان به شدت رواج دارد، اما افراد در هر دورهای از زندگی ممکن است به این اختلال مبتلا شوند، حتی اگر این موضوع در افراد بالای ۴۰ سال کمتر دیده شود. تغییراتی که در دوران بلوغ رخ میدهد، ممکن است نوجوانان را به خطر افتاده و آنها را نسبت به فشارهای همسالان حساستر کند.
تعدادی از عوامل خاص میتوانند خطر ابتلا به بیاشتهایی عصبی را افزایش دهند، از جمله:
- ژنتیک تغییرات در ژنها ممکن است برخی افراد را در معرض خطر بیاشتهایی عصبی قرار دهد. افرادی که اقوام مستقیم (والدین، خواهران و برادران یا فرزندان) مبتلا به این اختلال هستند، در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیاشتهایی عصبی قرار دارند.
- رژیم گرفتن و گرسنگی رژیم غذایی یک عامل خطر برای ابتلا به اختلالات خوردن است. شواهد نشان میدهد که بسیاری از علائم بیاشتهایی عصبی، در واقع نتیجه گرسنگی هستند. گرسنگی با تأثیر بر مغز سبب تغییرات خلقی، عدم انعطاف در تفکر، اضطراب و کاهش اشتها میشود.
- تغییرات هر گونه تغییر در زندگی ممکن است با ایجاد استرس عاطفی، خطر بیاشتهایی عصبی را افزایش دهد. تغییرات مانند تغییر محل کار، محیط زندگی، یا حتی مرگ یا بیماری عزیزان، میتواند باعث افزایش استرس شده و خطر ابتلا به بیاشتهایی عصبی را افزایش دهد.
راهکارهای پیشگیری از بیاشتهایی عصبی
هرچند آگاهی از مزایای یک تغذیه سالم برای عموم مردم ارتقاء سلامتی مفید است، اما برای جلوگیری از اختلالات تغذیهای مانند بیاشتهایی عصبی، نیاز به رویکردهای جدیدتر و موثرتر است. اطلاعرسانی به این صورت که رسانهها تمایل دارند افراد را به عنوان لاغری بیش از حد نشان دهند، ممکن است در جلب توجه کمک کند، اما به تنهایی کافی نیست.
روشهای مؤثرتری وجود دارد که به افراد آگاهی داده شود که نباید خود را با استانداردهای سلبریتی مقایسه کنند. ایجاد تصویر سالم از خود و بررسی رفتارهای سالم، به ویژه در موارد متناقض با تصاویری که در افراد مبتلا به اختلالات تغذیهای دیده میشود، میتواند به عنوان یک راهکار مؤثر در پیشگیری از بیاشتهایی عصبی مطرح شود.
تشخیص بیاشتهایی عصبی
در صورتی که پزشک به بیاشتهایی عصبی شک داشته باشد، اغلب از معاینات و آزمایشهای متنوعی استفاده میکند تا به تشخیص دقیق برسد و علل پزشکی کاهش وزن را رد کند. این فرآیند عبارت است از:
- معاینه بدنی: این شامل اندازهگیری قد و وزن، بررسی علائم حیاتی مثل ضربان قلب، فشار خون، و دمای بدن است. همچنین شامل بررسی پوست، ناخنها، گوش دادن به صدای قلب و ریه، و معاینه شکم میشود.
- آزمایشهای آزمایشگاهی: این شامل شمارش کامل سلولهای خونی (CBC) و آزمایشهای خونی تخصصیتر برای بررسی الکترولیتها، پروتئین، و عملکرد کبد، کلیه، و تیروئید میشود. در برخی موارد، آزمایش ادرار نیز اجرا میشود.
- ارزیابی روانشناختی: پزشک یا متخصص روانپزشک اطلاعات بیشتری درباره افکار، احساسات، و عادات غذایی فرد جمعآوری میکند. این ممکن است شامل تکمیل پرسشنامههای خودارزیابی روانشناختی نیز شود.
- آزمونهای دیگر: این ممکن است شامل بررسی تراکم استخوان، بررسی شکستگی یا مشکلات قلبی باشد. در برخی موارد، نوار قلب برای بررسی بینظمی ریتم قلب نیز انجام میشود.
درمان بیاشتهایی عصبی
در کل، درمان بیاشتهایی عصبی به وسیله رویکرد تیمی انجام میشود که شامل همکاری پزشک، متخصص روانپزشک، و تغذیهاست. برای دستیابی به نتایج مثبت، ادامه درمان و آموزش تغذیه از اهمیت بالایی برخوردارند.
در این بخش، به مرور روند معمول در درمان بیاشتهایی عصبی میپردازیم.
-
بازیابی وزن سالم:
هدف اولیه درمان، بازگشت به وزن مناسب است. بدون بازگشت به وزن سالم و یادگیری برنامه تغذیه صحیح، دشوار است از بیاشتهایی عصبی بهبود یابیم. در این فرآیند، همکاری افراد زیر حائز اهمیت است:
– پزشک: برای ارائه مراقبتهای درمانی و نظارت بر دریافت کالری مورد نیاز و افزایش وزن فرد.
– روانپزشک یا روانشناس: برای ایجاد استراتژیهای رفتاری و همکاری در بازگشت به وزن سالم.
– تخصصی تغذیه: برای ارائه راهنماییهای لازم برای الگوهای منظم غذا خوردن و برنامه غذایی خاص.
-
بستری شدن در بیمارستان:
در صورت خطر فوری برای جان فرد، ممکن است نیاز به بستری شدن در بیمارستان برای مسائلی مانند اختلال در ریتم قلب، کم آبی بدن، عدم تعادل الکترولیتها یا اورژانس روانپزشکی باشد. این بستری شدن ممکن است به دلیل عوارض پزشکی، مشکلات روانی شدید، سوءتغذیه یا امتناع مداوم از خوردن غذا لازم باشد.
-
مراقبت پزشکی:
با توجه به عوارض متعدد ناشی از بیاشتهایی عصبی، فرد مبتلا ممکن است به کنترل منظم علائم حیاتی، سطح هیدراتاسیون و الکترولیتها، و ارزیابی شرایط جسمی نیاز داشته باشد. این مراقبت معمولاً توسط پزشک یا متخصص روانپزشک هماهنگ میشود.
-
داروها:
درمان بیاشتهایی عصبی نیاز به رویکرد چندگانه دارد. در کنار رواندرمانی، برخی از داروهای ضدافسردگی ممکن است تجویز شود که درمان سایر اختلالات روانی همزمان را نیز پشتیبانی میکنند.
نتیجهگیری از بی اشتهایی عصبی
بی اشتهایی عصبی یک اختلال خوردن جدی و مخرب است که توانایی تأثیرگذاری بر افراد را در هر سن و جنس دارد. این بیماری با تحمیل محدودیتهای مداوم در مصرف غذا، ایجاد تصویر نادرست از بدن، و ترس شدید از افزایش وزن مشخص میشود.
اگرچه علت دقیق این اختلال بهطور کامل مشخص نشده است، اما باور بر این است که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیطی و روانی در ایجاد آن نقش دارند. مداخله و درمان زودهنگام، از طریق رویکردهای پزشکی و روانشناختی، میتواند به افراد کمک کرده و آنها را از دام بی اشتهایی عصبی نجات دهد، سلامت جسمی و عاطفی را بازیاباند، و بهبود زندگی خود را تجربه کنند.