در این مقاله، تیم سلامت روان از دپارتمان سلامت دکتر ضحی زندی به بررسی علمی و دقیق سئوال اساسی “اختلال وسواس (OCD) چیست؟” پرداخته است. اختلال وسواس فکری-عملی، یا همان OCD، یک اختلال روانشناختی است که میتواند در هر دورهای از زندگی افراد ظاهر شود. در اینجا، به تشریح جوانب علمی و مشخص این اختلال پرداختهایم.
اختلال وسواس چیست؟
وقتی شخصی در چرخهای از افکار و اعمال وسواسی گیر میافتد، اختلال وسواس (OCD) رخ میدهد. افکار وسواسی یا وسواسها، افکار، تصاویر یا امیال ناخواسته و مزاحمی هستند که باعث مضطرب شدن شدید فرد میشوند. اعمال وسواسی یا اجبارها نیز، رفتارهایی هستند که فرد با هدف کاهش اضطراب یا رهایی از افکار وسواسی انجام میدهد.
اکثر افراد در زندگیشان در بخشی از زمان تجربه افکار یا اعمال وسواسی دارند، اما این مسئله نشاندهنده ابتلا به اختلال OCD نیست. افرادی که به اختلال وسواس مبتلا هستند، با چرخه وسواس و اجبار مواجه هستند که به گونهای شدید است که زمان زیادی از زندگی آنها را میگیرد و در انجام وظایف روزانهشان مشکلاتی ایجاد میکند.
علائم وسواس فکری
تشخیص اختلال وسواس فکری بر اساس ویژگیهای خاصی است که در ذهن فرد نمایان میشوند. در خلاصه، میتوان به علایم زیر اشاره کرد:
- وجود افکار تکراری: فرد مبتلا به وسواس فکری، افکار، تصاویر یا تکانههایی را تجربه میکند که به صورت مداوم در ذهن او تکرار میشوند. برای مثال، افراد ممکن است با افکاری مثل آلودگی دائمی دستان یا نگرانی از انتقال بیماری به عزیزان خود مواجه شوند.
- غیرمنطقی بودن افکار: افکار وسواس فکری باید غیرمنطقی باشند. به عبارت دیگر، تفکراتی که با واقعیت در تضاد هستند. برای مثال، افراد ممکن است به خاطر عبور از کنار یک سطل زباله، از ابتلا به بیماری ایدز نگران شوند، در حالی که این ترس منطقی نیست زیرا ایدز از طریق چنین راهی منتقل نمیشود.
- شدت و تاثیر بر زندگی روزمره: اگر افکار وسواسی با شدت و میزانی بالا در ذهن فرد باشند و به گونهای باشند که به روند زندگی او مختلفی اعمال کنند، این ممکن است نشانگر وجود اختلال OCD فکری باشد. به عنوان مثال، اگر فرد پس از یک رویداد معمولی مانند عیادت به بیمارستان، به صورت مداوم با افکار وسواسی درگیر شود و نیاز به مراقبتهای خاص داشته باشد، این ممکن است نشانه اختلال وسواس فکری باشد.
شدت علائم اختلال OCD
شدت درگیری فرد با افکار یا اعمال وسواسی میتواند متفاوت باشد و در تحلیل وضعیتهای مختلف، این موضوع روشن شود. زمانی که فرد به مدت طولانی و به میزان زیادی از وقت خود را به افکار یا اعمال وسواسی اختصاص میدهد، میتوان او را در برابر وسواس فکری یا وسواس عملی با شدت زیاد مشاهده کرد. به عنوان مثال، اگر یک فرد برای حمام گرفتن بیش از دو ساعت زمان صرف کند، این ممکن است نمایانگر وسواس فکری شدید باشد.
همچنین، اگر یک فرد بزرگی از روز خود را درگیر افکار وسواسی که در کار و تحصیل اش تأثیر گذاشته است، صرف کند، ممکن است با OCD فکری شدید مواجه باشد. در واقع، ملاک اصلی در اینجا، میزان اختلالی است که وسواس در زندگی روزمرهاش ایجاد کرده و به عبارت دیگر، میزان تأثیرگذاری وسواس بر زندگی عادی او است.
انواع وسواسهای فکری
در دنیای اختلالات روانی، وسواسهای فکری انواع مختلفی دارند که ممکن است بر زندگی فرد تأثیرگذار باشند. میان وسواسهای رایج میتوان به وسواس آلودگی و وسواس نجس و پاکی اشاره کرد، که شامل نگرانیهایی در مورد مایعات بدن (مانند ادرار و مدفوع) یا میکروبها و بیماریها (از جمله ایدز و سرطان) میشوند.
وسواسهای مرتبط با کمالگرایی نیز در این لیست قرار دارند، از جمله OCD تقارن و ناتوانی در تصمیمگیری برای نگهداشتن یا دورانداختن اشیاء. افکار و تصاویر جنسی نیز بهطور جداگانه مورد بررسی قرار گرفتهاند، شامل افکار ممنوع یا تخیلات در مورد خود یا دیگران.
وسواسهای مذهبی نیز از جمله آنهاست که نگرانی درباره زیرسئوال بردن از مفاهیم مذهبی یا توهین به مقدسات را شامل میشوند. همچنین، وسواسهای مرتبط با اعداد و رنگهای خاص و افکار بدبینانه در مورد خوششانسی و یا بدشانسی نیز جزء این دسته قرار میگیرند.
تحلیل این وسواسها و درک ژرف میزان تأثیر آنها بر زندگی روزمره افراد از اهمیت بالایی برخوردار است.
وسواس عملی
وسواس عملی یا اجبار، قسمت دوم از اختلال وسواس-اجباری (OCD) محسوب میشود. در این بخش، OCD عملی به انجام رفتارها یا اعمالی اشاره دارد که فرد به منظور کاهش اضطراب و خنثی کردن افکار وسواسی خود، اقدام به آن مینماید.
انجام وسواس عملی زمانبر بوده و معمولاً مانع از انجام فعالیتهای روزمره و حیاتی فرد میشود. با این وجود، توجه به هر عمل تکراری به معنای داشتن وسواس عملی نیست. به عنوان مثال، داشتن ساعات خواب منظم، انجام اعمال دینی به صورت منظم، یا تخصیص زمان مشخص برای مطالعه، نمونههایی از رفتارهای تکرار شونده هستند که معمولاً به بهبود کیفیت زندگی کمک میکنند و اثرات مثبتی دارند.
تفاوت اصلی وسواس عملی با سایر رفتارهای تکراری در این است که در اختلال OCD، فرد خود را مجبور به اجرای اجبارها میداند، و در صورت عدم انجام آنها به شدت مضطرب میشود. این اختلال باعث تحریک ناخودآگاه فرد شده و تأثیرات نامطلوبی را بر روی زندگی روزمره او اعمال میکند.
انواع وسواسهای عملی رایج
وسواسهای عملی یکی از جنبههای برجسته در اختلال وسواس-اجباری (OCD) هستند که ممکن است زندگی روزمره افراد را تحت تأثیر قرار دهند. این وسواسها در انواع مختلفی ظاهر میشوند که میتوان به OCD شستشو، وسواس چک کردن، وسواس تکرار اشاره کرد.
وسواس شستشو شامل عملیات شستشوی دست بیش از حد معمول یا با روشهای خاص میشود، مانند ۱۰ بار شستن دستها. همچنین، طولانی بودن غیرمعمول کارهای روزمره مانند دوش گرفتن یا دستشویی رفتن، که دلیل طولانی بودن آنها ممکن است قواعد خاصی برای انجام داشته باشد، نیز جزء وسواسهای عملی است.
وسواس چک کردن نیز در خود دارای انواع مختلفی است. از چک کردن آسیب نرساندن به دیگران گرفته تا چک کردن عدم رخداد اتفاقات ناخواسته یا اشتباه کردن، این وسواس نشاندهنده ترس از عدم کنترل و آسیب رساندن به دیگران است.
OCD تکرار نیز میتواند شامل دوبارهخوانی یا دوبارهنویسی، تکرار فعالیتهای روزمره، یا حتی تکرار حرکات بدنی نظیر ضربه زدن با انگشت، چشمک زدن، و تکان دادن سر باشد. این وسواسها ممکن است زمان زیادی از زندگی روزمره را درگیر کنند و تأثیرات منفی بر فعالیتهای معمولی افراد اعمال کنند.
بیشتر بخوانید: وسواس تقارن و نحوه درمان آن
وسواسهای عملی ذهنی یکی از نقاط تاریک و پنهان اختلال وسواس-اجباری (OCD) هستند که ممکن است در زندگی روزمره افراد تأثیرگذار باشند. این OCD شامل اقداماتی هستند که فرد به منظور کاهش اضطراب و جلوگیری از وقوع آسیب به خود یا دیگران انجام میدهد.
مرور ذهنی وقایع به منظور پیشگیری از آسیب، مثل چند بار فکر کردن به یک اتفاق خاص، یکی از وسواسهای عملی ذهنی است. همچنین، دعا کردن به منظور پیشگیری از آسیب دیدن خود یا دیگران نیز یک فرایند ذهنی است که معمولاً به دلیل ترس از وقوع اتفاقات ناخواسته انجام میشود.
دیگر وسواسهای عملی شامل شمارش در حین انجام یک تکلیف تا رسیدن به یک شماره “خوب”، “درست” یا “امن” میشود، همچون شمردن قدمها یا پلهها. همچنین، “لغو کردن” یا “حذف کردن” نیز به جایگزینی واژههای مثبت به جای واژههای منفی برای از بین بردن اثرات منفی متناظر آنها انجام میشود.
در واقع، وسواسهای عملی ذهنی شامل سئوالات مداوم برای اطمینان گیری از دیگران میشوند، مثلاً از دوستان بپرسید که آیا لباس شما به سطل آشغال خورده یا اجتناب از موقعیتهایی که ممکن است وسواس را راهاندازی کنند، مثل اجتناب از راه رفتن با فاصله زیاد از سطل آشغال.
درمان وسواس فکری با استفاده از رواندرمانی
رواندرمانی در ارتقاء سلامت روحی افراد با اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) نقش بسیار مهمی دارد و رویکردهای متنوعی برای این درمان وجود دارد که در زیر به توضیح هرکدام پرداخته خواهد شد.
درمان روانپویشی
درمان روانپویشی به عنوان یکی از روشهای موثر در مدیریت و درمان OCD فکری-عملی شناخته میشود. هدف اصلی این درمان، شناسایی و حل تعارضات داخلی فرد است که به صورت ناخودآگاه و بدون آگاهی از وجود آنها، در شکل گیری وسواس تأثیرگذار هستند. درمان روانپویشی با تمرکز بر تحلیل روابط فرد با خود، دیگران، و محیط اطراف، سعی دارد الگوهای ناخودآگاهی که به OCD منجر میشوند را فهمیده و حل کند.
در این روش، از طریق بحث و تفسیر رویاها، افراد به درک عمیقتری از خود و عوامل ناخودآگاهی که در پشت OCD وجود دارند، میرسند. با توجه به ماهیت چالشبرانگیز و پیچیده رویکرد روانپویشی، این درمان نیازمند زمان و تعهد مداوم افراد میباشد تا به نتایج مثبت دلخواه دست یابند.
درمان شناختی رفتاری (CBT)
درمان شناختی رفتاری (CBT) یک رویکرد مؤثر برای مدیریت مثبت اندیشی و حل مشکلات فرد است. این درمان به شما کمک میکند تا الگوهای رفتاری ناکارآمد را ترک کرده و مهارتهای مثبتی را در گرفتن زندگی توسعه دهید. یکی از شاخههای این درمان، پیشگیری از مواجهه و پاسخ (ERP) نام دارد که به عنوان یک ابزار مؤثر در درمان اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) شناخته میشود.
در CBT، شما میآموزید که محرکهای افکاری و رفتارهای خود را درک کنید و با آنها برخورد کنید. این روش به شما این امکان را میدهد که با خنثی کردن افکار وسواسی بدون نیاز به رفتارهای اجباری، به مرور زمان با چالشهای دشوارتر مواجه شوید. این فرآیند به نام “درجه بندی معرض شدن” شناخته میشود.
در آغاز، با مواجهه با موقعیتهایی آغاز میشود که حاصل اضطراب کمی برای شما دارد و سپس به تدریج به مواجهه با افکار دشوارتر پرداخته میشود. این مراحل نقش مهمی در بهبود و تغییر الگوهای رفتاری شما دارند، و اگرچه ممکن است چالشی به نظر بیاید، اما در نهایت افراد بهبود یافته و با مشکلات بهتری روبرو میشوند.
مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP)
مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) به عنوان یکی از روشهای پیشرفته در درمان اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) معرفی میشود. در این رویکرد، فرد با مواجهه آرام و تدریجی با وسواسهای خود و اجتناب از انجام رفتارهای وسواسی، به تدریج از دام ترس و اضطراب خود آزاد میشود. این روش به افراد کمک میکند تا با چالش آوردن الگوهای وسواسی، نهایتاً آن را کنترل کنند.
درمانگران در اجرای ERP نه تنها به انجام تکنیکهای مربوط به مواجهه و جلوگیری از پاسخ میپردازند، بلکه علت اصلی OCD را نیز بررسی و تحلیل میکنند.
این تحلیل به شناخت عوامل ناهشیار و درک بهتر از آنها کمک میکند. بدون درک دقیق از علت وسواس، اجرای تکنیکهای ERP ممکن است بیفایده باشد و حتی باعث تشدید علائم OCD گردد. بنابراین، بهینهسازی نتایج درمان نیازمند ترکیبی از روشهای مختلف از جمله CBT و رویکرد روانپویشی است. همچنین، همکاری فعّال و تعامل مستمر بین درمانگر و مراجعهکننده اساسی برای موفقیت در این روند میباشد.
هیپنوتیزم درمانی
هیپنوتیزم درمانی یک رویکرد مکمل است که در درمان وسواس فکری-عملی (OCD) به کار میرود. پژوهشها نشان دادهاند که ترکیب هیپنوتیزم با روشهای درمانی مانند درمان روانپویشی، درمان شناختی رفتاری و رویارویی و جلوگیری از پاسخ (ERP) میتواند اثربخشی این روشها را در درمان وسواس افزایش دهد.
اصل هیپنوتیزم درمانی بر اساس تغییر آگاهی و توجه عمدی استوار است. این روش به فرد کمک میکند تا نیازها، تمایلات و باورهای ناهشیاری خود را درک کرده و تغییر دهد. همچنین، از طریق هیپنوتیزم میتوان تمرکز و تمایلات فرد را به سمت تغییر رفتار و کنترل وسواس هدایت کرد.
لطفاً به یاد داشته باشید که هیپنوتیزم درمانی تنها بخشی از درمان OCD است و نباید به عنوان روش اصلی در نظر گرفته شود. درمانگران معمولاً از ترکیبی از روشها و تکنیکهای مختلف برای بهبود وسواس استفاده میکنند و انتخاب روشهای مناسب بستگی به نیازها و شرایط هر فرد دارد.
درمان وسواس فکری با دارو درمانی
درمان OCD فکری با دارو درمانی یک راهکار مؤثر برای کاهش علائم اختلال وسواسی-اجباری (OCD) است. برخی از داروها، به ویژه داروهای ضد افسردگی که بر سیستم سروتونین تأثیر میگذارند، میتوانند به کاهش علائم OCD فرد کمک کنند. استفاده از این داروها نیاز به تجویز پزشک دارد و امکانات و مخاطرات آنها باید تحت نظر متخصصان مربوطه باشد.
در حین مصرف داروهای ضد افسردگی، ممکن است عوارض جانبی مانند تهوع، سردرد، خشکی دهان، تاری دید، سرگیجه و خستگی رخ دهد. این عوارض معمولاً در طی چند هفته اول درمان کاهش مییابند. در صورتی که عوارض جانبی شدید یا به طولانی ادامه داشته باشد، اهمیت دارد که با پزشک مشورت شود.
معمولاً به مدت چند هفته نیاز است تا داروها تأثیر خود را نشان دهند و در صورت نیاز به قطع یا تغییر دارو، این اقدام باید تحت نظر پزشک انجام شود. تحقیقات نشان داده است که کودکانی که به تب روماتیسمی و کوریا سیدنهام مبتلا هستند، در معرض خطر ابتلا به OCD هستند. درمان زودهنگام با آنتیبیوتیکها ممکن است احتمال تفکر وسواسی در آینده را کاهش دهد.