تأثیرات طلاق بر کودکان بدون شک انکار ناپذیر است؛ اکثر کودکان در انحرافات جهانی با فشارها و تخریب روحی به دلیل طلاق و جدایی والدین مواجه میشوند. این وضعیت ممکن است باعث بروز مشکلاتی چون افسردگی، عقبماندگی تحصیلی (کاهش نمرات و ترک تحصیل) و اختلالات رفتاری (از جمله خشونت، اضطراب، و حتی مصرف مواد) گردد. بدون توجه به سن و جنسیت فرزندان، تجربه طلاق والدین میتواند برای هر کودکی تحت تأثیرات گیجکننده و ویرانکنندهای قرار گیرد.
کودکان عمدتاً در مواجهه با اتفاقاتی که شاهد آنها هستند، با چالشهای فراوانی مواجه میشوند؛ عدم حضور یکی از والدین و قطع ارتباط بین پدر و مادر برای آنها درکناپذیر است. کودکان عادت به رفتوآمد بین خانه پدر و مادر یا حتی حضور ناپدری یا نامادری در زندگی خود را میآموزند. در واقع، تجربه عدم حضور یکی از والدین در خانه یا حتی تنها بودن میتواند تعریف کاملاً جدید و چالشآوری از مفهوم خانواده را برای کودک ارائه دهد.
بهتر است که پیش از اقدام به طلاق از خدمات زوج درمانی استفاده کنید و یا در صورت اقدام به طلاق حتما از روانشناسی کودک استفاده کنید تا کودکان درگیر اثراتی که در ادامه معرفی خواهیم کرد، نشوند.
تأثیرات طلاق بر کودکان
در این بخش، تأثیرات طلاق بر کودکان را بررسی خواهیم کرد.
۱. افزایش خشم
کودکان ممکن است ناخشنودی و عصبانیت را در نتیجه طلاق والدین تجربه کنند. این احساسات به نظر ممکن است ابتدا منطقی نباشند؛ اما برای فرزندان، جهان آنها در حال تغییر است و آنها به اندازه کافی اطلاعات ندارند.
خشم ممکن است در هر سنی برای کودکان پدیدار شود، اما در نوجوانان و کودکان مدرسهای، این احساسات معمولاً شدت بیشتری پیدا میکنند. این خشم ممکن است به دلیل احساس رهاشدن یا از دست دادن کنترل بر امور ناشی شود. برخی از فرزندان ممکن است خود را مسئول طلاق والدین خود بدانند که این موضوع خشم درونی را بیشتر میکند.
۲. کاهش تعامل اجتماعی
احتمال وجود یک فرزند کمتر اجتماعی و خجالتی از تجربه طلاق والدین نیز وجود دارد. این فرزند ممکن است با افکار زیادی دست و پنجه نرم کند و احساسات متناقضی را تجربه کند. او ممکن است بیاشتیاق به نظر برسد و حتی از مواقع اجتماعی، مانند دیدار با دوستان یا شرکت در رویدادهای مدرسه، دوری کند.
خودکنترلی نیز ممکن است با طلاق و تغییرات اجتماعی مرتبط باشد. افزایش اعتماد به نفس و برقراری ارتباط با فرزندان به آنها کمک میکند که از تنهایی و ایزولاسیون بیرون بیایند.
۳. اختلال در پیشرفت تحصیلی فرزندان
اثرات منفی طلاق بر عملکرد تحصیلی فرزندان میتواند به شدت مشهود باشد و در مقایسه با همسالان، احتمال افت تحصیلی آنها بیشتر شود. این تأثیرات حتی در کودکان ۶ ساله نیز قابل مشاهده است، اما در دوره ۱۳ تا ۱۸ سالگی اهمیت بیشتری به خود گرفته و بدترین زمان برای تجربه طلاق برای فرزندان ممکن است همین سنین باشد.
چندین دلیل احتمالی برای افت تحصیلی فرزندان وجود دارد؛ بهعنوان مثال، ممکن است کودکان به دلیل افزایش تنشها و درگیری بیشتر میان والدین، با مشکلات روبرو شوند:
- احساس نادیده گرفته شدن و کمبود توجه
- وارد شدن به حالت افسردگی
- تحت تأثیر حواسپرتی قرار گرفتن
با گذشت زمان، علاقه آنها به تحصیلات ممکن است کاهش یابد یا حتی بهطور کلی به ترک تحصیل فکر کنند. برای فرزندان، این ممکن است یک چالش جدی باشد که نیازمند حمایت و درک بیشتر از سوی والدین است.
۴. تجربه اضطراب جدایی در کودکان
احساسات اضطراب جدایی معمولاً در کودکان کوچکتر به شکلهایی چون گریه و وابستگی بیش از حد بروز میدهد. این نشانهها ممکن است به رشد طبیعی کودکان مرتبط باشد که از ۶ تا ۹ ماهگی شروع میشود و تا ۱۸ ماهگی کاهش مییابد. با این وجود، کودکان نوپا و بچههای بزرگتر نیز ممکن است علائم اضطراب جدایی را تجربه کنند یا حتی به دنبال پدر یا مادری بگرایند که در کنارشان نیستند.
برخی از کودکان با نشانههای اضطراب جدایی به روتینهای ثابت برای دیدار با والدین یا استفاده از ابزارهای بصری مانند تقویم برای تعیین زمان دیدار، واکنش مثبتی نشان میدهند. این نکات میتواند به والدین کمک کند تا با توجه به نیازهای احساسی کودکان، راهحلهای موثرتری را ارائه دهند.
۵. رفتارهای نگرانکننده در کودکان نوپا و پیشدبستانی
کودکان در دوران نوپا و پیشدبستانی (از ۱۸ ماهگی تا ۶ سالگی) ممکن است با رفتارهای هشداردهندهای مواجه شوند که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- وابستگی بیش از اندازه
- مشکلات شبادراری
- عادت مکیدن انگشت
- نشانههای عصبانیت
این نمایانگر افزایش سطح استرس و نگرانی در کودکان است و ممکن است برای والدین چالشی به وجود آید. حتی ممکن است دچار شوید که ندانید چگونه باید به این رفتارها واکنش نشان دهید تا به فرزندتان کمک کنید تا احساس امنیت کنند.
۶. تغییر الگوهای تغذیه و خواب در کودکان
یک مطالعه انجام شده در آمریکا در سال ۲۰۱۹ به سوال پرداخت که آیا کودکان بهطور واقعی میتوانند وزن طلاق را تحمل کنند یا خیر. نتایج نشان داد که شاخص توده بدنی (BMI) این کودکان فوری تغییر نمیکند، اما ممکن است در طول زمان از کودکانی که تجربه طلاق والدین نداشتهاند، بیشتر باشد. این اختلاف به ویژه در کودکانی که پیش از سن ۶ سالگی با جدایی والدین مواجه شدهاند، بیشتر مشاهده میشود.
خواب کودکان نیز در بیشتر گروههای سنی دچار مشکلاتی میشود. این مشکلات ممکن است به افزایش وزن کودکان منجر شود، اما علائمی چون کابوسها، ایمان به هیولا یا موجودات ترسناک نشانههای اضطراب در کودکان هستند.
۷. حق دادن به یکی از والدین در زمان دعوا
در هنگام اختلافات بین والدین، کودکان نه تنها با ناهنجاریهای شناختی روبهرو میشوند، بلکه با احساسات متناقض درباره وفاداری به والدینشان نیز سر و کار دارند. آنها در مواجهه با این موقعیت ممکن است نتوانند تصمیم بگیرند که با کدام یک از والدین کنار بیایند و کدامیک از طرف حق بازند.
کودکان در این شرایط به عدالت و انصاف بیشتری نیاز دارند، حتی اگر این عدالت به ضرر خودشان باشد. این موقعیت ممکن است در بعضی از کودکان به حدی ناراحتکننده باشد که به ظهور مشکلات جسمی نظیر سردرد یا معدهدرد منجر شود.
احساسات متضاد درباره وفاداری میتواند با رشد کودکان بیشتر شود و در نهایت به قطع ارتباط با یکی از والدین منجر شود.
۸. اثرات افسردگی در کودکان پس از طلاق
بر اساس تحقیقات، کودکان مواجه با طلاق والدین، به طور معمول بیشتر از دیگران در معرض خطر افسردگی قرار میگیرند، حتی در موارد نادری تهدید به خودکشی نیز دیده میشود.
این تأثیرات بر کودکان در هر سنی احساس میشود، اما در گروه سنی ۱۱ سال به بالا، این مسئله بیشتر شیوع دارد. بر اساس مطالعات علمی، تأثیرات طلاق بر فرزند پسر، بیشتر از دختران روشن و برجسته است. پسران در این شرایط به میزان بیشتری به خودکشی فکر میکنند. از این رو، دریافت کمک از مشاوران روانشناس با تجربه میتواند برای مدیریت و پیشگیری از اثرات منفی افسردگی در کودکان بسیار مؤثر باشد.
۹. رفتارهای خطرناک پس از طلاق
افترا به مواد مخدر، مصرف مسکرات، رفتارهای خشونتآمیز، و شروع زودهنگام به فعالیتهای جنسی از جمله اثراتی هستند که طلاق میتواند بر فرزندان خود بگذارد. تحقیقات نشان میدهد که در صورتی که دختران نوجوان در خانوادهای بزرگ شوند که حضور پدر در آن احساس نشود، احتمال بیشتری برای برقراری روابط جنسی دارند. این امر برای پسران در چنین خانوادههایی قطعی نیست و اولین تجربه جنسی آنها به عوامل متنوعی چون باورهای مرتبط با ازدواج و بچهآوری بستگی دارد.
۱۰. تأثیرات عاطفی طلاق بر روابط شخصی و زناشویی
آخرین تأثیر طلاق بر فرزندان، تلاش برای تشکیل سرنوشتی مشابه با والدینشان است. تحقیقات نشان میدهد که زمانی که والدین از یکدیگر جدا میشوند، نگرش کودکان به روابط تحت تأثیر قرار میگیرد و ممکن است در بزرگسالی، این فرزندان تمایل کمتری به برقراری روابط دائمی و متعهدانه اظهار کنند.
زندگی در خانوادهای که طلاق جزئی از آن شده، گزینههای متعددی برای زندگی خانوادگی ارائه میدهد. همچنین، فرزندان طلاق ممکن است ترجیح دهند زندگی مشترک بدون ازدواج را جایگزین ازدواج کنند. این تحولات علاوه بر تأثیرات فردی، تفاوتهایی در نگرشها و انتخابهای زندگی فراهم میکند.
تأثیرات طلاق بر کودکان در مراحل مختلف زندگی
بسیاری از والدین آرزو دارند که فرزندان خود پس از طلاق، دوران کودکی خود را با طبیعیترین شکل ممکن تجربه کنند. تأثیرات طلاق در هر مرحله از زندگی فرزندان متفاوت است و بهتر است والدین با درک این واقعیت، تصمیمات بهینهتری در راستای رشد و تربیت فرزندان خود بگیرند. در این مقاله، به بررسی تأثیرات طلاق در دوران کودکی و نوجوانی میپردازیم.
دوران کودکی (۳ تا ۱۳ سال)
تحقیقات نشان داده است که کودکانی که در معرض جدلهای فراوان والدین خود بوده و سپس با طلاق روبهرو شدهاند، به طرز معجزهآساای از تاثیرات منفی خارج میشوند. این امر نشان میدهد که در صورت عدم یافتن راهحلی برای جلوگیری از دعواهای پیدرپی، طلاق ممکن است بهترین راه حل باشد، حداقل برای رفاه فرزندان. با این حال، زمانی که مسائل والدین به اندازهی زیادی جدی نیستند ولی همچنان تصمیم به طلاق گرفتهاند، کودکان ممکن است با ناراحتی و فشار روانی بیشتری روبرو شوند.
اگر فرزندان علت طلاق را درک نکنند، احتمالاً خود را مقصر میدانند، به خصوص کودکان کوچکتر. این احساس گناه ممکن است طول عمر کودکان را همراهی کند. بنابراین، به فرزندان کمک کنید تا درک کنند که هنوز هم میتوانند به شما و همسرتان اعتماد کنند و شما در کنارشان هستید. وقتی که بچهها احساس حمایت شما را داشته باشند، میتوانند بهتر به فعالیتهای کودکانهی خود، دوستان و لذت بردن از زندگی مدرسهای خود تمرکز کنند.
هنگامی که والدین در دوران کودکی فرزندان طلاق میگیرند، این فرزند فرصتی برای برقراری رابطه سالم با یکی از والدین (عمدتاً پدر) از دست میدهد. اگر شما حاکمیت حضانت را دارید، اجازه دهید مکالمات در مورد همسر سابق منفی نباشد. این کار میتواند فشار روانی را بر روی کودکان افزایش دهد و آنها را وادار به انتخاب بین دو نفر کند، که در سنین کودکی ممکن است آسیبزننده باشد.
به همسر سابق اجازه دهید با فرزندانتان ملاقات کند، زیرا کودکان علاقه دارند با هر دو والدین خود در ارتباط باشند. وقتی که کودکان از والدین خود حمایت بیشتری دریافت میکنند، به ویژه پس از طلاق، قادر به بهبودی سریعتر و مواجهه با فشارهای روانی پس از طلاق هستند.
هنگامی که والدین در دوران اولیه زندگی کودکان خود طلاق میگیرند، تحقیقات نشان داده است که این احتمال وجود دارد که فرزندان در زمان ازدواج نیز طلاق بگیرند. کودکانی که در معرض ازدواجها و طلاقهای بیکیفیت هستند، ممکن است از داشتن الگوهای مثبت برای موفقیت ازدواج بهرهمند نشوند. این بزرگسالان جوان ممکن است نیاز به تلاش بیشتری برای تشکیل و حفظ ازدواج خود نسبت به افرادی داشته باشند که طلاق را تجربه نکردهاند.
نوجوانی (۱۴ تا ۱۸ سال)
در دوران نوجوانی، تأثیر طلاق بر فرزندان ممکن است کمتر محسوس باشد. در این مرحله از زندگی، نوجوانان که با والدین خود زندگی کردهاند، قادر به بهترین تشخیص و درک دلایل طلاق میباشند. تحقیقات حتی نشان دادهاند که برخی از جوانانی که تجربه طلاق والدین خود را داشتهاند، میتوانند از مزایایی نظیر استقلال بیشتر و تمایل به دستیابی به موفقیت در حیطه شغلی بهرهمند شوند.
با این حال، برخی نگرانیها نیز وجود دارد. احتمال افسردگی و اعتماد به نفس پایین در میان نوجوانانی که با طلاق والدین مواجه شدهاند، افزایش مییابد، و این ممکن است تأثیرگذار باشد. همچنین، ترس از طلاق در زندگی آینده آنها نیز موضوعی مطرح است. تحقیقات نشان میدهد که این نوجوانان در زمان ازدواج آیندهی خود، مشمول جدایی بیشتری نسبت به سایر همسالانی که طلاق را تجربه نکردهاند، میشوند.
تأثیرات طلاق بر کودکان دختر
تأثیرات طلاق بر دختران جوان نیازمند بررسی دقیق و توجه به جزئیات هستند. در کل، طلاق میتواند بر دختران و پسران به شکلهای متفاوتی تأثیر بگذارد، اما اختلافات خاص خود را دارد. ابتدا به بررسی تأثیرات طلاق بر دختران جوان میپردازیم اما توجه داشته باشید با مشاوره نوجوان میتوان این تاثیرات را به حداقل رساند.
تحقیقات نشان میدهد که دختران جوان تا یک سال از علائم منفی از جمله افسردگی، عصبانیت و مشکلات روانی رنج میبرند. این علائم اغلب با گذر زمان کاهش مییابند، اما نیاز به توجه و حمایت بیشتر میکنند.
پس از بسیاری از طلاقها، معمولاً مادران حضانت فرزندان را به دوش میکشند. برقراری یک رابطهی قوی با مادران پس از طلاق میتواند به دختران کمک کند تا به سرعت از استرسهای مرتبط با طلاق خلاص شوند، اما این فرایند برای دخترانی که با پدرانشان هستند، ممکن است دیرتر انجام شود.
تأثیرات طلاق میتواند بر فعالیتهای تحصیلی و شغلی دختران جوان نیز اثرگذار باشد. برخی از دختران جوان پس از طلاق، ممکن است تمایلشان به موفقیت در مدرسه کاهش یابد. با این حال، اکثر دختران در مدرسه و حوزههای شغلی خود به طور متوسط عمل میکنند، بهویژه اگر از حمایت حداقل یکی از والدین خود بهرهمند باشند.
تأثیرات طلاق میتواند روی رشد جسمانی دختران نوجوان نیز تأثیرگذار باشد. تازهترین اکتشافات نشان میدهد که دختران نوجوان در خانوادههایی که طلاق اتفاق میافتد و یا با ازدواج مجدد والدین مواجه میشوند، دوران قاعدگی و بلوغ را زودتر شروع میکنند. این تغییرات ممکن است برای دختران از نظر احساسی چالش برانگیز باشد و نیاز به پشتیبانی و فهم والدین بیشتری را ایجاد کند.
برخی از دختران جوان ممکن است احساس کنند که باید به سرعت به بلوغ برسند. والدین در این موارد باید آماده باشند که با دختران خود در مورد تغییرات جسمانی صحبت کنند و آنها را در فرآیند رشد بهتر راهنمایی کنند. این امر به والدین نیاز به حساسیت و ارتباط با دختران جوان خود دارد تا از ایجاد هر گونه احساس تنهایی و فراموشی جلوگیری کنند.
تأثیرات طلاق بر کودکان پسر
تحقیقات حاکی از آن است که طلاق والدین در سنین پایین میتواند بر رفتارهای تنشزا در پسران جوان تأثیر بگذارد، از جمله افزایش پرخاشگری یا دعوا و درگیری با دیگران. علاوه بر این، پسران نوجوانی که والدینشان از هم جدا شدهاند، ممکن است در خطر فعالیتهای غیرقانونی بیشتری قرار گیرند. این تأثیرات بیشتر میشود زمانی که ازدواج والدین با درگیریهای زیادی همراه بوده باشد.
طلاق میتواند تأثیرات گستردهای بر رشد روانی پسران جوان داشته باشد. تحقیقات نشان میدهد که زمانی که والدین طلاق میگیرند، حس قدرت و اعتماد به نفس پسران جوان کاهش مییابد، بهویژه اگر ازدواج والدین با دعوا و درگیریهای زیادی خاتمه یافته باشد. پسران پیش از مدرسه و در سال اول پس از طلاق معمولاً وابسته، پرخاشگر و نافرمان تر میشوند. این مشکلات برای بسیاری از پسران پیش دبستانی پس از سال اول طلاق بهبود مییابد.
از دست دادن پدر پس از طلاق میتواند تأثیرات منفی روی پسران جوان گذارد. بیشتر کودکان پس از چند سال، ارتباط منظم با پدر خود را از دست میدهند. تحقیقات نشان میدهد که این اتفاق ممکن است سازگاری و رشد پسران را پیچیدهتر کند و به تأخیر بیندازد. بنابراین، پسران، بهویژه آنهایی که وارد دوران نوجوانی میشوند، نیاز به حضور و کمک پدرشان دارند.
پرسش معمول بسیاری از والدین مطلقه این است که آیا ازدواج مجدد بر روی رشد فرزندان آنها تأثیرگذار است؟ در بسیاری از موارد، دخالت ناپدری یا نامادری فوری پس از طلاق، استرس بیشتری را به فرزندان وارد میکند. با این حال، تحقیقات نشان میدهد که پسران گاهی اوقات ناپدریهای جدید را به عنوان متحد یا دوست میپذیرند و با این تغییر بهتر کنار میآیند نسبت به دختران.
جمعبندی از تأثیرات طلاق بر کودکان
در مجموع، تأثیرات طلاق بر کودکان در دو دورهی کودکی و نوجوانی چالشها و فرصتهای منحصر به فردی را ایجاد میکند. در دوران کودکی، جدایی والدین میتواند بر رفتارها و تفکرات فرزندان تأثیرگذار باشد، اما با مدیریت صحیح والدین، مسائل قابل حل خواهند بود.
همچنین، در دوران نوجوانی، تأثیرات این تجربیات میتواند چهارچوب رفتارهای اجتماعی و شغلی فرزندان را تشکیل دهد. ازدواج مجدد و ارتباط با والدین مطلقه میتواند نقش مهمی در تطورهای روانی و اجتماعی فرزندان ایفا کند. با این وجود، نیاز به حمایت و توجه والدین به نیازها و احساسات فرزندان برای کمک به آنها در مواجهه با تحولات زندگی و پیشرفت مثبت دارد.